۴۰ روز گذشت

دیروز چهلم پدر رو دادیم خدا رو شکر مثل روز خاکسپاری  همه چیز آبرومندانه  و بدون کم و کسری پیش رفت . 


حرف و اختلاف های داخلی بین خواهر برادری سر چیزای مختلف تو هر شرایطی هم ممکنه پیش بیاد ، اما من با اینکه کمترین مشارکتی تو همه مواضع داشتم ، اما به شدت تحت تأثیر اون ناراحتی ها هستم . امروز گردن درد عصبی گرفتم . 


خیلی زودتر از اونچه که فکر می‌کردیم حالا از رفتن بابا تو حسرت هستیم و پشیمانی.  

بابا بارها میگفت میمیرم  و پشیمون میشید . 

ما می‌گفتیم پشیمون برای چی ؟ 

اما حالا پرده کنار زده شده و درد داره جون میگیره ‌ .


که من گفتم بابا کاش نمیمردی.  چقدددررررر زود نبودنت زجرآور شد . جات خالی شد و فقط برای هر موقعیتی  من چیزی تصور می‌کنم،  تصوری که دلم رو فشرده میکنه اما تنها موجودی ذهنم همونه . 


هنوز کاملا تنها نشدیم . خاله کوچیکه هنوز نرفته . از اون خاله هایی که میاد خونه ما خییییلی مهمانه .‌‌.. و کاری کنار ما پیش نمیبره و زیاد میمونه ‌ . البته تو حیات بابا بخاطر اختلاف چند سال اخیر که پیش اومده بود ، خونه ما نمی اومد اما حالا که بابا نیس ، پای کسانی باز شد و میشه که خودش وقتی بود نمی اومدن و متأسفانه کسانی هم بالعکس  خودشون رو نشون دادن که وقتی بابا بود ، مگسان گرد شیرینی و حالا که فوت کرد انگار بویی از معرفت نبردن.  چقدر بابا براشون عزت و احترام قائل بود فقط خدا میدونه . 


اونقدر دلم گرفته و پر حرف ، اما  نمیشه هرچیزی رو گفت و نوشت . 


هنوز قسمت های سنگین ریخت و پاش خونه مونده و باید وسایل سنگینی که جابجا کردیم برگردونیم سر جای درست و من بتونم یه جا برا خودم اوکی کنم برای کارای هنری م و تدریس خصوصی م . دارم ارزیابی هام میکنم ببینم کجا جور میشه ، خودم انبار رو دوس دارم چون کلا جداست ، نه کسی مزاحمم میشه نه من مزاحم کسی . ازین به بعد هوا خنک میشه و تا اطلاع ثانوی نیازی به کولر ندارم اونجا.  ولی هنوز داداشم بیکار نشده که سنگینی ها جابجا کنیم . 


یه سری برنامه کاری و هنری  جدید دارم و انشاالله بتونم به همه شون به بهترین شکل برسم . 




نظرات 2 + ارسال نظر
فرشته یکشنبه 27 شهریور 1401 ساعت 18:49

قرین رحمت حق باشن عزیزم خیلی مواظب دوست عزیز من ساره باش

قربان محبتت عزیزم

تیلوتیلو یکشنبه 27 شهریور 1401 ساعت 10:46 https://meslehichkass.blogsky.com/

خدا پشت و پناهتون باشه
انشاله به زودی حال دلتون آرومتر بشه و بتونی زندگی را از سر بگیری

ممنونم عزیزم انشاالله

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد