الان نشستم تو نزدیک ترین فاصله به جایی که بابا همیشه مینشست یا می‌خوابید،  تو تصوراتم باهم حرف زدیم ، گفت حالم خوبه اگه شما خوب باشید ، بعد حس کردم دستش رو دورم گرفته و بین مون  یه محبت جاری شد ، نمیدونم بگم توهم بوده تصور و خیالات بوده یا شایدم چیزی مثل واقعیت ، هرچه بود شیرین بود . 


یه روزایی پشت هم کارام خیلی زیاد میشه ، استراحت شب و روزم کم میشه مثلا این دو روز . بچه ها دیر میان درنتیجه نه خواب شبم اوکی هست نه روز.  هوا هنوزم گرم و دم هست و گاهی سر کولر یا حتی پنکه روشن کردن مشکل دارم بخاطر بچه ها . 

حالا لابلای  این بیخوابی ها ، خرید و کارای خونه هم پیش میاد . مثلا امروز مامانم گفت بیا بریم بازار ، از فوت بابا ، این اولین بار بود که میرفت بازار . رفتیم و هی اینو میخواد اونو میخواد ، منم بیشتر خریدها گرفته بودم تو دست ، گفتم ماما دیگه دستم درده اگه چیزی نمیخوای تاکسی بگیریم ، تاکسی گرفتیم و خریدها رسوندم تو حیاط،  ایندفعه کار بانکی داشت و رفتم اونم انجام دادم . اومدم خونه هنوز خیلی ننشسته بودم که وقت سرخ کردنی ها رسید و ایستادم پای گاز . بعد هم تا خوردیم و شستم و جمع و جور کردیم ، ایستادم پای کیک پزی دوباره . قرار بود صبح بپزم که با برنامه  بازار ماما عقب افتاد . همون کیک هویج و گردو بازم ، چون خیلی دوس داشتن دوباره درخواست دادن . همین رب ساعت پیش کارام تموم شد و کیک از فر بیرون آوردم خنک بشه و بعد برش بزنم . 


راستی نشد بگم که حلوا شکری  درست کردم 

برای تجربه اول خیلی خوب بود اما با نظرسنجی معلوم شد طعم ارده  کمی مونده بنظر میاد ، چون ارده رو داشتیم . درست کردنش  خیلی راحته ، شیرخشک قنادی و پودر قند و ارده باهم قاطی میکنیم و کف یه ظرف اول پلاستیک میذاریم بعد مواد رو فشرده و پرس میزنیم تو ظرف و حداقل ۴ ساعتی تو فریزر و بعد یخچال و نوش جاااان.  

تجربه متفاوت و چالشی بود ، درعین سادگی . 


حالا دلم میخواد ماست درست کنم ، اما گفتم ساره تروخدا بیخیال دیگه ، برا خودت کار اضافه  نتراش ، مخصوصا چیزایی که خیلی مصرف داشته باشه و مجبور بشی زود زود درست کنی . و ساره گوش کرد و بیخیال شد .



نظرات 2 + ارسال نظر
آتشی برنگ اسمان سه‌شنبه 24 آبان 1401 ساعت 10:53

ساره جان حواست ب خودت و دستات باشه
یکم بشین دیگه دختر

چشم عزیزم
دیگه امروز کار دست خودم دادم

فرشته دوشنبه 23 آبان 1401 ساعت 20:45

به به خانم چه کیکی عالی شده
خداقوت مواظب خودت باش عزیزم خدای نکرده دستت خسته نشه
حلواشکری خوب بود عین بیرونیا شده بود؟

مرسی عزیزم. بله باید حواسم باشه ، خوبیش اینه که از این کار لذت میبرم .
حلواشکری خیلی خوب شد برای تجربه اول . طعمش خیلی شبیه بازاری ها شد بله .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد