بچه ها اوضاع عمومی م خوبه .
آندوسکوپی بابا امروز هم انجام نشد بخاطر تغییرات و عدم ثبات فاکتورهای لازم ، افتاده به پنجشنبه. بیچاره داداشام هلاک شدن ، تو فکر هستن اگه قراره طول بکشه خونه بگیرن که مامانم و زن داداشم برن اونجا . زن داداشم تو خونه تنها مونده اینجا .
یکی از خواهرزاده هام رفت پیش شون و کمی کمک شده براشون . با اینکه تو بیمارستان هستن اما مجبورن خیلی از کارا خودشون برا بابا بکنن مثلا مشکل دسشویی.
دیروز یه دفعه حالش بد میشه و معلوم میشه تو معده ش یه نوع سم ترشح شده که مجبور میشن شکمش سوراخ و تخلیه کنن . به گفته داداشم یه جورایی تموم کرده بود و دوباره احیاش کردن .
من شاید بازم کمتر بیام اینجا . یا اگه بیام دیگه تا یه خبر قطعی ، چیزی از این ماجرا تعریف نمیکنم . نه میخوام خودمو آزار بدم نه شما رو .
مرسی که جویای احوال هستید . خدا به همه تون سلامتی بده .
سلام ساره جان روزهای خیلی سختی هست امیدوارم همچنان قوی باشی و دعاهای همه پشت سر خودت و پدرت هست
سلام مریم جون ممنونم سلامت باشی
انشاالله زودتر بیماریشون تشخیص داده میشه و درمان میشه.
ما خوشحال میشیم که بهمون خبر میدی.. نگرانیم.. و دعا گو.
سلامت باشید عزیزم
ممنونم