کوکتل افکارم

امشب پستم در حد کوکتل هست ، رنگابرنگ. 

هرچی تو پست قبل ذهنم پراکنده بود و نمی تونستم چیزی بنویسم،  حالا حرف دارم . 

از جالب ترین هاش شروع میکنم .

چت من و یه دوست :

بم گفت : همه چیز سخت عوض میشه تو زندگیت و ده برابر بقیه باید زحمت بکشی . این عدالت نیست. 

ولی خوبیش اینه که تو با قدرت میری جلو و درجا نزدی . 


راست می‌گفت،  من برای ایجاد حتی یه تغییر کوچولو خیلی مشقت کشیدم و میکشم . نمیگم برای بقیه اصلا اینطور نبوده اما تا حد زیادی مطمئنم که همینطوره . 

من برای هر پیشرفتی و هر تغییری پوست کندم و جونم دراومد ، اما نمُردم ...

به قول همون دوست عزیزم ، یه موقع هایی حتی فرو رفتی اما بازم خودت رو کشیدی بالا. 


فرو رفتم اما خدا رو شکر غرق نشدم . 

همین اوایل سال رو یادم نمیره که چقدر دست و پا زدم از اون حال برزخی دربیام ، با مشاور به تجویز قرص هم رسیدیم اما من نمیخواستم بپذیرم که قرص منو خوب کنه ، واقعا حال بدی داشتم،  اما بازم تکه های شکسته و خورد شده ساره رو جمع کردم و سرپاش کردم . 


بد نیست گاهی این چیزا رو به خودم یادآوری کنم . 

که دیگه خودمو تو اون باتلاق های تکراری نندازم و پخته تر و سریع تر رد بشم از چیزایی که قراره بعد از سه چهار ماه ازشون رد بشم . 


مورد دوم 

گربه ها غذایی که براشون خریدم رو خییییلی دوس دارن ، نیستید ببینید چههه کار میکنن ، چقدر شیرین تر میشن . اما اینجور پیش بره باید کمک هزینه بگیرم براشون  البته اصلا نمیخوام عادت شون بدم ، فقط اگه غذا نداشته باشیم بدم بشون یا شرایط با آقا اوکی نباشه ، بشون میدم . 

عشششق میکنن از غذاهه، و حرکاتی نشون میدن که برای غذاهای معمولی اصلا نشون نمیدن .‌ 


مورد سوم 

دیروز که کلاس خصوصی م صبح کنسل شد ، نوبت واکسن دوز ۳ رو داشتم و یه سری خرید . پس فرصت رو از دست ندادم و رفتم هم واکسن زدم و هم خرید کردم . برای احتیاط و تقویت خودم ، قرص ویتامین دی و جوشان سی خریدم و هی مایعات خوردم . 

کلاس خصوصی  رو هم امروز جایگزین برگزار کردم و بعد کارای خونه ‌ 


و فعلا خوبم ، دیروز شنیدم چند نفر تو کانون مریض شدن و رفتن مرخصی . کمی ترسیدم که نکنه الان که دوز ۳ زدم ، بدنم حساس تر بشه و منم عوارض نشون بدم ، اما خدا رو شکر خوبم . 


مورد چهارم 

امروز کلاس که نداشتم ، پس نوبت دکتر گرفتم برای مشکلات ماهانه و هورمونی م ، هم آمپول زدم و هم سه مدل قرص با مصرف متفاوت برام نوشت و آزمایش تیروئید هم نوشت که باید تو یه تایم خاص برم انجام بدم ، باید منتظر بمونم ببینم اون تایم خاص ماهانه کی برام پیش میاد . و خواست که اینبار حتما بعد از دو ماه دوباره برم پیشش . 

شکر خدا که تو محیط کار جدید ، از زبانکده مرتب دریافتی داشتم و کمکی میرسه ، چون حقوق قلمچی این ترم میخوره به حدودای اردیبهشت شایدم خرداد سال جدید ، چون بعد اتمام نیمسال دوم و اتمام کلاسا پول میدن . 

اما تو زبانکده هرکلاسی تموم بشه پولش پرداخت میشه ، کمی دیر یا زود ، اما خوبیش اینه که میدونم پول به زودی پرداخت میشه . و خصوصی هم گیرم میاد تا جایی که میشه از دستش نمیدم . 

چون من هزینه هام زیاده ، و نمیشه دست رو دست گذاشت . همین امروز و دیروز کلی هزینه کردم ، ولی خوشحالم که از نظر مالی وضعم بهتره و کمتر غصه هزینه هام رو میخورم . اینجوری میتونم بیشتر از خودم مراقبت کنم و بیشتر به خواسته های دلم برسم و حتی دوره های آموزشی پیشرفته بگیرم مثلا . 

دیگه خودتون میدونید پول سخت میاد ، اما راااحت میره . 

شکر خدا که راه اومدنش هست و انشاالله که این راه باز و بازتر بشه . 


یه مطلب دیگه میمونه که ترجیح میدم حالا قاطی این کوکتل ننویسمش،  پست مجزا براش میذارم . 

شب تون بخیر . 


نظرات 4 + ارسال نظر
یک خانم یکشنبه 24 بهمن 1400 ساعت 14:47

سلام
احساس می کنم علاوه بر عوامل بالا برنامه ریزی هم خیلی باعث نظم در کارهات شده.
خدا رو شکر .تبریک فراوان
منم رو پشت بوم برا پیشیها غدا می ریزم .ولی ازشون می ترسم که برم نزدیکشون دورا دور خلاصه

سلام خانم عزیز
من همیشه سعی کردم رو برنامه ریزی پیش برم .
معمولا کوتاه مدت ، چون رو طولانی مدت ها کمتر میتونم کنترل داشته باشم ، ولی از اول هفته تا آخرش و هرشب یادآوری موارد فردا رو دارم.
پیشی ها اصلا ترس ندارن ، عشقن

ریحانه شنبه 23 بهمن 1400 ساعت 10:47

مورد اول: عزیزم خوب برا همین عشق عالم و آدمی دیگه. این تلاشهای زیادت روحت را صیقل داده و مثل یه آهنربا جذاب هستی.
مورد دوم: ایولا
مورد سوم: تنت سلامت
مورد چهارم: جیبت پر پول. عاشقتم دختر پر تلاش.

واااااااااااای الهی شکر از اون زبانکده کوفتی اومدی بیرون ها. اصلا روحیه و جیب و همه چیزت حال اومد.

مورد اول قربونت
مورد دوم فدات
مورد سوم عشقی
مورد چهارم شکر که هستی
واااقعاااااا شککککرررر

تیلوتیلو شنبه 23 بهمن 1400 ساعت 09:13 https://meslehichkass.blogsky.com/

افرین بر تو دختر پرتلاش
افرین به اینهمه انگیزه و شور زندگی
همیشه سلامت باشی

ممنونم عزیزم
خوش برگشتی

Blue Mahya پنج‌شنبه 21 بهمن 1400 ساعت 23:05 http://Bluemahya.blogsky.com

امیدوارم همواره زیبا بگذره براتون همه چیز

ممنونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد