آدم کارای سخت

نمیدونم چرا تنبل شدم بیام بنویسم . حس میکنم چون حرف زیاده حس زیاده نویسی ندارم درنتیجه صورت مسئله رو پاک  میکنم . 


بالاخره  دیشب رسما و رسما به رئیس  مون زنگ زدم و گفتم دیگه نمیام . 

هنوز باورم نمیشه ... 

ایشون خییییلی خونسرد رفتار کردن و برای من دعای خیر و موفقیت  کردن فککککررررر کننننن ... خب جور دیگری ازش توقع نمیرفت با قبل تری ها هم همینطور  رفتار کرد ... خودش اینجور توجیه میکنه که من مانع شما نمیشم اگه راه بهتری براتون هست .. ما همینقدر توان مون بوده ... ولی خب میتونست کمی ظاهرسازی کنه که ناراحت شده ،  البته گفت فکر نکنید ناراحت نشدم ولی خب نمیخوام هم مانع تون بشم  ،  لزومی به این همه منطق و خونسردی زیادی نبود .  من که خیلی ناراحت شدم مخصوصا  وقتی یه اشاره کوچک کردم به بی نظمی  های منشی ،  ایشون از اوشون دفاع کرد و منو بدجور سوزوند.  

ساعت های خالیم رو به قلم چی اعلام کردم و قراره از مهر با تدریس زبان پایه های  مدرسه بصورت تقویتی شروع کنم و تو همون ساختمون  کلاس های مکالمه رو هم داشته باشم . رئیس  این ساختمون همون صاحب ساختمون زبانکده فعلی منه ،  که کارش رو توسعه داده و حالا میخواد بخش زبان رو تقویت کنه . 

هنوز جلسه دوم مذاکره رو خبرم نکردن . 

تا اینجا پیشنهاد هم برای کار دفتری هست و هم آموزش . من زیاد کار دفتری انجام ندادم ولی اونا ترجیح میدن من هم مدیریت کنم هم تدریس . ولی این رئیس  و سوپروایزر  قلم چی به شدت آدمای منظم و سخت گیری هستن ... درنتیجه بعد چند روز فکر تصمیم گرفتم تا پیدا شدن نیرو در صورت لزوم باشون کار اجرایی و مدیریتی کنم و تمرکزم رو بذارم رو کیفیت آموزشم.. شاید بتونم کلاسای کنکور و یا حتی آیلتس  رو هم در آینده بگیرم . تو فکر آموزش گرفتن هم هستم . 

شرایط تا اینجا از نظر مالی خوبه ... حق ایاب و ذهاب ، حق مدیریت ،  بیمه و حق الزحمه  تدریس و ساعت کار اجرایی هم بصورت مجزا و درعین حال خیلی خوب پیشنهاد شده . البته تایم کار از ۴ تا ۹:۳۰ شب و یه روزایی حتی صبح از ۹ تا ۱ هست . برای همین میدونم توان این همه فشار و استرس کار اجرایی رو ندارم و تعامل و جلب رضایت  رئیس  و سوپروایزر  و مدیر زبانکده  و خانواده و زبان آموز رو با هم ندارم.  با چندین نفر مشورت کردم . از چالش و سختی های کار اجرایی خبر دارم... پس تصمیم  تا اینجا اینه که موقت کمک شون کنم تا نفر بیارن . هنوز جزئیات توافق مون مونده  البته . 

باید ببینم اگه مدیریت رو نگیرم  همون مزایا رو هم بابت تدریس میدن یا نه . یکی از نیروهای قلم چی گفت ظاهرا این مزایا رو میدن . اگه فقط برای تدریس این مزایا رو هم بدن عالی میشه ..‌ با فشار و استرس کاری کمتر میتونم اوضاع  مالی بهتری داشته باشم . 

بازم جزئیات  بیشتر رو میام اینجا میگم . 


رئیس  زبانکده فعلی داره دست و پا میزنه نیروهای قبلی رو از طریق منشی جذب به کار کنه چون غرورش اجازه نمیده خودش تقاضا و خواهش کنه یا حتی امتیازی  به طرف بده که انگیزه برگشتن یا موندن پیدا کنه. 

ظاهرا این بار تنها مونده . برای ترم بعد فقط دو نفر رو داره که اونام فقط هر کدوم دو کلاس میگیرن همیشه . 

همیشه این من بودم که جای همه رو پر کردم . 

بذار شاید قدر بدونه.. هرچند که دیگه برای من فایده ای نداره . 

امیدوارم  این مسیر جدید و جای جدید پر از اتفاقات خوب باشه و پردرآمد  و پربرکت باشه برام .  امیدوارم  نقطه نسبی رفاه من هم رسیده باشه . 

باید بیشتر از قبل تلاش کنم ،  خلاقیت بیشتر تو کارم داشته باشم و جذب بالاتر.  این رئیس   سخت گیره و هم برای کم کاری ها جریمه میذاره و برای تلاش و جذب بیشتر هزینه بالاتر درنظر میگیره . چندین ساله هم تو شهر با اسم کانون قلم چی درحال فعالیت هست.  

گاهی فکر میکنم دیگه اونقدر جوون و با انگیزه و پرشور نیستم برای یه محیط و چالش جدید ... ولی نه من باید بتونم . من آدم کارای سختم . باید قوی تر از قبل عمل کنم . بالاخره  زندگی جریان داره و من نمیتونم متوقف بشم ،  حتی اگه خسته م ولی باید راه برم و تلاش کنم و پول دربیارم .  مسلما اگه بشینم خیلی زودتر نابود میشم . پس تا وقتی توان دارم و تا جایی که میتونم کار میکنم . 

نظرات 6 + ارسال نظر
هاله شنبه 3 مهر 1400 ساعت 10:41

واااااای خیلی خوشحالم برات لیاقت بهترینها رو داری اون آموزشگاه رو با مدیر و منشی برای همدیگه خوبن خودت باید قدر خودتو بدونی
از ته دلم خوشحالم واقعا دوست جونم

مرسی هاله جونم
ممنونم

خورشید جمعه 2 مهر 1400 ساعت 16:57

سلام
خدا رو شکر که هم بهتر شدین و هم قراره اتفاقهای جدیدی بیفته.
آفرین به شما

سلام مرسی خورشید جان

Zahra پنج‌شنبه 1 مهر 1400 ساعت 20:12 https://khunamun.blogsky.com/

سلام ساره جونم.
خیلی بهت تبریک میگم گلی جون
تو لایق بهترین هایی. خیلی بهت افتخار میکنم و برای من یک الگوی تمام قدی

سلام عزیزم
مرسی خاااانم قربونت

فرشته پنج‌شنبه 1 مهر 1400 ساعت 17:47

برات ارزوی موفقیت میکنم بزار جای قبلی هم بفهمن چقدر کار کردی براشون نترس خدا با توست

ممنونم فرشته جان . امیدوارم هر چی خیر و خوبی پیش بیاد برای همه

عابر پنج‌شنبه 1 مهر 1400 ساعت 14:41

سلام. خدا رو شکر انشالله که این جا بجایی برات اومد داشته باشه و سلسله اتفاق های خوب برات بیفته. خیر انشالله

انشاالله عزیزم

سمانه پنج‌شنبه 1 مهر 1400 ساعت 13:01 http://weronika.blogsky.com

بهت تبریک می گم
خوشحالم
و مطمئنم این یک قدم بزرگ برای رسیدن به خواسته هات هست

ممنونم سمانه جان .
شما هم موفق و سلامت باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد