دنبال یه تغییر

دلم میخواد خیلی چیزا رو تغییر بدم ، خییییلی  چیزا .

حتی خیلی از آدمای زندگی م رو .

دوستی های غلطم رو .

رودرواسی  هام رو بذارم کنار ، همونطور که دیگران دربرابر من رودرواسی  ندارن و بدون توجه به احساس من حرف شون رو میزنن . 

امروز چند تا شماره تلفن و سابقه چت واتس اپ و تلگرام رو پاک کردم . بعضی از آدم ها رو نمیشه حذف کرد ولی میشه اگه تصویری ، شماره ای چیزی جلوی چشم و دستت دارن اونو حذف کنی تا کم کم خاطره هاشون رو هم محو کنی برای همیشه . 

شاید فکر کنید امروز پر از کینه و نفرتم  نهههه . 

جمعه‌ ها برای من بیشتر از روزای دیگه روز تمیزکاری هست ، هوا هم که بهتر شده منم دوس دارم کارای متفاوت تری کنم.  مثلا ۳ تا از مانتوهام رو امروز یه جا از دور خارج کردم.  چقدر دلم میخواد کمد دیواری رو بریزم و این بار با یه حس و نگاه دیگه خالیش کنم . 

تقریبا دو سالی هست مانتو نخریدم یا ندوختم،  بخاطر بدقولی  و پررویی خیاط  که هرچی گفتم یه طور توجیه کرد و مانتویی که سال ۹۸ دادم هنوز دستم نداده و دیگه سراغش نگرفتم ، از دوخت و دوز مانتو فعلا بیزارم . هزینه های  دوخت هم خیلی بالاست ، مانتوی ساده ۱۰۰ میدوزن  اینجا.  

به خانم خیاط هم با احترام هم با جدیت هم حتی ناراحتی و گله حرفام رو زدم حتی تا ۲ ماه قبل و هربار گفتن حق دارید و اینجور شد اونجور شد و قصه ش خیلی طولانی شد ، پیش خودم گفتم دیگه بش نمیگم و حلالش نمیکنم ،، البته  من اصلا دوس ندارم آدمی باشم که کسی رو حلال نکنه . ولی گفتم بذار بمونه برای خودش ، ببینم این گستاخی  تا کی ادامه داره . 

چند تکه پارچه دارم ولی قیمت دوخت که بالاست فعلا حس و قصد دوخت پیش خیاط دیگه رو ندارم . 

فعلا از نظر مالی اوضاع خوبی ندارم . تازه بدهکار هم هستم . 

ترم جدید طراحی رو ثبت نام  نکردم ، نمیدونم تا کی ... ولی فعلا حس طراحی کردن ندارم ، میخوام یه کم از فشار و استرس این همه فعالیت  همزمان،  کم کنم . 

امروز خیلی انبار رو وارسی کردم ببینم از نظر چشمی و تئوری چه تغییراتی  میتونم توش ایجاد کنم که یه جایی برای خودم درست کنم برا وقتی کلاسی گیرم میاد .  تا جابجایی انجام ندم واقعا نمیشه مشخص  کرد چقدر میتونم جا خالی کنم برای خودم . 




هفته طولانی و سخت و بدی رو سر کردم . هم از محل کارم هم از خانواده . 


بخدا اگه ماهی فقط دو روز به من مرخصی میدادن فرصت میکردم دلتنگ بشم ، و وقتی برمیگردم کاراشون با انرژی بیشتر انجام بدم .  بابا  ربات هم باشه میسوزه . 

چقدر به خدا التماس میکنم که یه تغییر ایجاد کنه من که دارم همه تلاشم رو میکنم . 

از کار کردن کلا خسته شدم چه تو زبانکده  چه تو خونه چه هر جای دیگه . 

۱۶ سال معلمی بدون مزایا ، کم نیس . کار هرکس نیس این همه بیگاری پس دادن،  باید مثل ساره اونقدر بدبخت باشی که با حقوق جلسه ای  ۱۲۰۰ تومن به سال ۸۴ شروع کنی  و تا ۱۴ تومن سال ۱۴۰۰ دووم بیاری .  باید خییییلی  بدبخت  و درمونده باشی که هیچ راه دیگه ای برات باقی نمونه و جایی بمونی که هرکس اومد سه ماه بعد نه یه سال بعدش رفت ! 

تو گروه پیام داده که نظرتون راجب تغییر کتاب ها چیه .

دو ساله نگفته چی کم دارید .

حتی یه کلیپ آموزشی برای ما نفرستاده بگه آنلاین رو اینجوری باید کار کنید . حالا اومده کتاب عوض کنه . منم ازبس خسته و بی انگیزه  م . بش گفتم  مشکل ما الان کتاب و تغییر  اون نیس ، ما مشکل آموزشی در محیط آنلاین زیاد داریم و  آموزشی  تو این دو سال نداشتیم . کتاب ها رو چند ساله داریم کار میکنیم و حالا تو فضای مجازی با کلی مشکل و چالش انتقال محتوا مشکل داریم ، کتاب هایی که همه شاگردامون قبل کرونا میشناختن،  حالا اگه قرار باشه کتاب جدید بیاد هیچی غیر افت نداره و پل زدن بین معلم و شاگرد خییییلی سخت تر میشه .  من نفر اول بودم  که نظرم رو دادم ، سه نفر دیگه هم اومدن به زبون خودشون مخالفت کردن . کلا ۵ تا معلم هستیم . میخواست بررسی کتاب ها رو بندازه اول رو من بعد ببینه کی هست کمک کنه ، منم آب پاکی ریختم رو دستش . اونقدر خسته و زده م از کار که حتی یه قدم اضافی نمیتونم تو کار بردارم .  


نظرات 1 + ارسال نظر
ترانه شنبه 27 شهریور 1400 ساعت 16:12 http://taraaaneh.blogsky.com

خسته نباشی ساره جان
تدریس آنلاین واقعا مشکله و نیاز به آموزش داره. کار خوبی میکنی که میخوای رودربایستی رو کنار بگذاری و حرف دلت رو بزنی.
امیدوارم اون انبار رو تبدیل به یک محیط کار مناسب و خوشگل کنی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد