راستش نمیدونم چی بنویسم و چه کلماتی برای پست بیارم .
فقط میدونم سکوت کردم که از ناله ها فاصله بگیرم.
اینکه این مدت چی بود و چی نبود هم دیگه بماند به دست همان گذشته ای که گذشت .
الانم چون نمیدونم چی بنویسم ... خیلی حرفی ندارم .
فقط
یه شکرانه به جا میارم که خواهرم که کرونا گرفته بود به تازگی میتونه تو خونه شون تقریبا بدون کمک بقیه راه بره بالاخره. و من برای این خبر خیلی خوشحال و شاکرم.
هیچ وبلاگی هم نرفتم .
من خوبم .
سلام
چه کار خوبی کردین که از خودتون خبر دادین.
ان شاءالله بهتر باشین
سلام خورشید جان
سلامت باشید ممنونم
سلام
خوشحالم که برگشتی
خوانندهها اینجا نیستن که فقط از شادیها براشون بگی..
اینجا مال خودته و اول از همه باید حال خودت رو بهتر کنه.. هرچیزی که فکر میکنی حالت رو بهتر میکنه بنویس حتا اگر غر باشه.
خیلی وقتا آدم همینکه از مشکلاتش برای کسی حرف میزنه انگار اون مشکل کمی کوچیکتر میشه یا تحمل ادم بیشتر میشه.
هر کس دوست نداشته باشه میتونه اون قسمتها رو نخونه. یا نظری نده.
امیدوارم دلت شاد باشه و روزگار بر وفق مرادت
سلام عزیزم
خداروشکر که برگشتی...
به امید روزهای بهتر...
خدا رو شکر واسه نعمت بهبودی خواهرت
تنت سلامت گلی
ممنونم عزیزم دوست خوبم
خوشحالم که خواهرت بهتره
امیدوارم خودت همخوب باشی. مواظب خودت باش. اکر غر زدن حالت رو بهتر میکنه بیا اینجا و از غمهات بنویس
مرسی ترانه جان .
باید تمرین کنم که غر نزنم . شاید نتونم صدرصد قطعش کنم ولی باید خیلی کمترش کنم .
دیگه روم نمیشه بخدا ..