رهای رها

چقدر امروز دلم استراحت مطلق میخواد ‌ . برم تو یه  تخت خنک و راحت تو اتاق آروم و تاریک بخوابم یا حتی ساعت ها فقط دراز بکشم . 

نگران هیچ کاری نباشم ، کسی نباشه که صدام بزنه یا توقع کمک داشته باشه . 

رهای رهاااا . 

دیروز بعد ناهار استخون درد گرفتم و کمی هم تب کردم . چون مطمئن نبودم در چه حالی هستم ، حتی حرف نزدم . اگرم حرف میزدم خب کسی نمیگفت بخواب یا استراحت کن . اصلا نمیشه تو این خونه استراحت کرد . دیگه ظهر یه کلداستاپ و استامینوفن خوردم و با اینکه گیج بودم و ضعف داشتم ، اما تب و استخون درد نداشتم و تونستم کلاس ها رو سر کنم . شب هم اومدم گیج بودم تا ۱۱ شب گیر اومدن بچه ها و شام دادن بشون بودم . اگه به خودم بود دلم میخواست تا از کار میام مستقیم برم بخوابم . 

الان عوارض خاصی ندارم . فقط گیجی دارم که عوارض اون قرصِ . 

حالا چقدر دلم میخواست بیخیال سر کنم و استراحت کنم . 


هنوز ترجمه رو شروع نکردم . 


سفارش مشتری رو امروز بسته بندی میکنم . بعضی ها واقعا دست شون سنگینه.  این مشتری دو کار تا حالا به من داده ، اما باش اذیت هم شدم .  آدم حساس  و وسواسی بود . کار رو خسته کننده کرد . 


ولی برعکس اون مشتری که دوتا کار بم داد و از شیراز بود ، چقدر سبک بود ‌ و کارها واقعا عالی دراومد و من چقدر دوسشون دارم . مخصوصا چهره همسرشون که خیلی دلنشین بود .


امروز چند تا خرید کوچیک هست باید برم برای ناهار انجام بدم ، بله با همین حال خسته ، شایدم دراومدن حالم رو بهتر کنه . 


خواهرم همش سرم غُر میزنه که چرا همش تو خونه نشستی و هیچ جا غیر از آموزشگاه نمیری ‌ . 

هوا گرمه . دوستام هر کدوم به دلیلی نمیتونه بیرون بیاد . کرونا ... و گاها مشکلات مالی و مشغله های کاری ، دل و دماغ نمیذاره که دلت بخواد بری بیرون . 

اما به خودم قول دادم یه روز تنها برم صبونه . ترجمه تموم بشه انشاالله میرم . 

ولی امروز واقعا دلم استراحت مطلق میخواد . خیلی زیاد . 

دلم بیخیالی میخواد .

خیال آسوده میخواد .



نظرات 5 + ارسال نظر
ریحانه چهارشنبه 29 اردیبهشت 1400 ساعت 10:49

چطوری بانو؟ خوبی؟
امیدوارم کسالتت برطرف شده باشه. دنیا را هم خشگلش میکنیم با هم

آقا این انباری چی شد؟ :)))

خوبم عزیزم ممنون
به انبار فکر نکن عزیزم

فرشته دوشنبه 27 اردیبهشت 1400 ساعت 15:56

منم استراحت میخوام بدون حضور کسی یه تفریح کوچولو هم میخوام بیا با هم بریم

آره والا گفتی . بدو بریم

خورشید یکشنبه 26 اردیبهشت 1400 ساعت 14:35

سلام
خدا رو شکر بهتر شدین
میشه قبل از صبحونه، کنار دریا هم برین و عکس بذارین؟ دریا به شما نزدیکه؟
چقدر شهرهای ساحلی رو دوست دارم، چه شمال چه جنوب. حس خیلی خوبی از دریا می گیرم.
منظورتون از دزد، چه جور دزدیه؟ دزد که کم و بیش همه جا هست:
مراقب باشین

سلام عزیزم ممنونم
دزدی منظورم کیف قاپی و گوشی دزدی هست . شاید بگی خب بدون اینا برو ... من بیشتر از دزد از آقا میترسم
اطراف شهر دریاچه نمک و دریا داریم . اما نمیشه رفت چون دوره . با ماشین نیم ساعت راه .
ما دریا هم که می‌خواستیم ببینیم اون موقع ها میرفتیم بندر دیلم و گناوه . چه صفایی داره واقعا کنار دریا و آب .

مریم یکشنبه 26 اردیبهشت 1400 ساعت 13:18

سلام میشه بگین برا خشکی چشم دکتر دقیقا چه دارو هایی داد؟ وکدوم دارو رو باید همیشه مصرف کنین؟ من چشام خشکه

سلام مریم جان .
ژل چشمی لیپوزیک فقط شب ها
قطره فلوکورت ۱۲ ساعت یه بار
این دو تا تا یه ماه
قطره اشک مصنوعی هر ۴ ساعت یه بار تا همیشه

تیلوتیلو یکشنبه 26 اردیبهشت 1400 ساعت 09:53 https://meslehichkass.blogsky.com/

سلام عزیزدلم
بهت پیشنهاد میدم به جای صبحونه یه روز صبح بری یه جای خوشگل پیاده روی...
اصلا چرا به جای اون... اونو برو ولی اینم امتحان کن
یه روز هم برای خودت از این لگوها بخر
مدلهای خیلی متنوعی داره
من یه مدل فلزیش را تست کردم خیلی دوست داشتم
یه پازل بزرگ هم خیلی باحاله

سلام عزیزم
اینجا هوا گرم و شرجی شده اصلا نمیشه پیاده روی کرد و راستش دزدی زیاد .
باید عکسش ببینم لگو که میگی چه مدلیه.
پازل دوس دارم و البته یکی ۱۰۰۰ تکه قبلا کار کردم با خواهر برادرم . دوس دارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد