حرف از روزگار

خدا رو هزار مرتبه شکر حال خواهرم خیلی بهتره و داره درمان و آمپول های مخصوص رو میگیره که بعد بهبودی از آی سی یو مرخص یا جابجا بشه . خیلی خوشحالم. 


امروز سفارش توی دستم که متاسفانه این بار با سختی و گرفتاری های من گره خورد ،  تموم شد و فردا بسته بندی میکنم برای ارسال . 

به اون مشتری هم پیام دادم ولی فعلا اوکی نداده با اینکه من پلات رو هزینه کردم و اگه نخواد هزینه ش میپره و چون آشنا بود روم نمیشه بگم من هزینه کردم و حداقل هزینه رو بدید . 


فعلا کاری ثبت نشده و چند روز خب استراحت میکنم یا کارای دیگه رو اوکی میکنم . 

جلسه اول اون کلاس اتود زدن رو هفته پیش گذروندم و تکلیف این هفته رو هم گرفتم و میتونم فردا بعد از بسته بندی سفارش بشینم پای تمرینم. 


مدتی هست دست چپم خیلی خواب میره و سوزن سوزن میشه ، طوری که حتی دست راستم قبل عمل اینقدر وضعش حاد نبوده.  دکتر گفته بود باید عمل بشه مثل دست راست و حتی گفت بعد دو سه ماه از عمل دست راست میتونی برای چپ اقدام کنی . اما به دلایل زیاد نخواستم و فعلا نمیخوام و نمیتونم اقدام کنم . فقط سعی میکنم نرمش کنم و کمتر فشار بیارم . 


چقدر دلم میخواد بیشتر حرف بزنم .

از دلم ، از عقلم ، از روزگار ...

نظرات 1 + ارسال نظر
ریحانه دوشنبه 30 فروردین 1400 ساعت 15:50

وااای آقا دست چپ منم همین طوره! بابت فشار کاری این طوری شدیما
من که میترسم برم دکتر

ولی کپسول امگا۳ میخورم با پودر سنجد. خوبه برام. دردش را خیلی کم می کنه. کپسول امگا۳ را دکتر بهم داد. گفت مفاصل را نرم میکنه و اینا

آره متاسفانه بخاطر کار زیاده
سلامت باشی عزیزم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد