دخیل

مادر دوست دوران دبستانم که حالا شیراز زندگی میکنن بخاطر ابتلا به کرونا فوت کرد.  من خیلی ناراحت شدم . دوستم فرزند کوچک خانواده ست و میدونم خیلی به مادرش وابسته بود . البته خوبیش اینه که مجرد نیس و شاید کمتر جای خالی مادرش رو حس کنه . چون کسی هست که همدردی کنه کنارش . با اینکه متاهله ولی تقریبا بخاطر مراقبت از پدر و مادر یه جورایی با همسرش با اونا زندگی می‌کنه .  یه پا خونه خودش یه پا خونه پدر مادر.

من مادرش رو از اون روزای بچگی که میرفتم دنبال دوستم که بریم دبستان ، یادمه . مهربونی ها و توجه ش ...

یک بار هم خونه شون رفته بودم وقتی دانشگاه شیراز بودم . یادمه یه کیسه پر میوه کرد از تو یخچال و گفت ببر با خودت و دوستات بخورید . من که خدا رو شکر مشکل خورد و خوراک و خرید نداشتم ولی اون دوس داشت اینطوری به من که تو شهر غریبم محبت کنه . یه جورایی مثل محبتش به دخترش .

رفتنش خیلی ناراحتم کرد و لحظه به لحظه دارم حال دوستم رو تصور میکنم ک غصه م میگیره .

حییییف...




دیدین وقتی درمونده میشین دلتون میخواد برید و به یه جایی و یه کسی دخیل ببندید،  نه به اون معنای افراطی دینی و مذهبی نهههههه . به اون معنای استیصال که انگار دیگه همه دنیا تو رو پس زده و تو فقط یک جا یا یک شخص رو میشناسی که بگی پشتم به فلانی گرمه ...

بارها تو زندگی کسانی به من دخیل بستن و از پاکی دلم دعا خواستن به گفته خودشون . و من شرمنده محبت اونا بودم که به اون معصومیت نبودم . اما دلم رو گره زدم به خدا و دخیل بستن که من حقیر رو واسطه دعای خیر عزیزانم و دوستانم کرده و ازش اجابت خواستم و میخوام . اینجور موقع ها با همه جون و دلم دعا میکنم و فقط برای اون دعا تمرکزم رو بسیار بالا میبرم .

تمااااام وقت حالم متصل میشه به اون شخص و همه خودم رو کنار میزنم و فققققط از خدا اجابت دعای اون شخص رو میطلبم .

من آدم پاک و معصومی نیستم . منم پر از اشتباه و گناهم . ادعایی هم ندارم .

ایمان اون فرد به من ، دنیایی حرف داره و ارزش که با هیچ حرف و کلمه ای قابل توصیف نیس .

کاش پیش خدا اونقدر عزیز باشم که از دل شما و دل من بشنوه و با خبر خوش تون منو  خوشحال کنه .

من اینجور موقع ها چیزی برای خودم نمیخوام اصلا .

فقط میخوام که جوابگوی محبت تون و اعتمادتون و ایمان تون به خودم بشم .

من ممنونم و دعاگو عزیزم ...

الهی حال دلت خوش بشه و بیای منو خوشحال کنی .

نمیدونم چطور تشکر کنم ...

نظرات 1 + ارسال نظر
ریحانه شنبه 29 آذر 1399 ساعت 00:29

تو بهترینی

قربون تو بشم عزیزی بخدا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد