من فعال

خوشم میاد که همیشه همه روزام پر از کار و فعالیت بوده . درسته گاهی این بدو بدوها خسته م میکنه و یه مقداری ش جبر روزگار و شرایط خانوادگی منه ،  اما زمان هدر رفته ندارم . از صبح پا میشم تا شب ،  کار پشت کار .

امروز صبح،  یه کلاس خصوصی حضوری داشتم ، خانواده رو میشناختم از خیلی سال و دیگه بخاطر کرونا دل دل نکردم ، به جاش گفتم خب ماسک میزنم و تو ارتباط و نشستن با شاگردم ،  حواسم رو جمع میکنم . اسپری الکل دستم بود و مرتب پیس میزدم . اونم ماسک زد و با فاصله نشست . معمولا پنجشنبه‌ها صبح ، یه جلسه از کلاس بچه های فامیل رو برگزار میکنم و اون جلسه دوم رو در طول هفته یه جوری جا میدم و براشون اوکی میکنم . امروز تداخل زمانی پیدا کرد با کلاس خصوصی.  از خصوصی خواستم زودتر بیدار بشه که من تند برم و برگردم تا ۱۱ به کلاس بچه ها برسم . از صبح خیلی زود هم بیدار شدم با کمی سردرد . دیگه ۹:۳۰ تند پوشیدم و رفتم و قبل ۱۱ خودمو رسوندم و کلاس بچه ها رو تا ۱۲ برگزار کردم .

خب اینجور موقع ها استرسم بخاطر پوشیدن و دراومدن و با چی برم با چی بیام و گیرهای آقا ،  خیلی زیاد میشه ،  ولی رفتم و برگشتم .

برنامه هر روزه طراحی و جاروی پنجشنبه‌ها،  پرید .

یه روز طراحی نکنم انگار کل روزم هدر رفته . ولی درواقع کلی کار بجاش انجام دادم .

باید کلی سوال برای ترم کنونی م ، طراحی کنم . کار بسیار وقت گیر و خسته کننده ایه ، هر  نمونه سوال آنلاین حدود دو ساعت و گاهی سه ساعت وقت منو میگیره .

اگه وقت کنم برای کلاس بزرگسالان باید اسلاید و مطالب آموزشی تهیه و آماده کنم .

من اگه اتاق داشتم بیشتر از اینا کار میکردم . بیشتر کلاس میگرفتم و بیشتر پول درمیاوردم.  بیشتر طراحی میکردم و سریعتر،   دوره آموزشی م تموم میشد و میتونستم با خیال راحت، سفارش کار بگیرم .

به قول یکی از دوستان خوبم ، که میگفت ، ساره تو با این همه محدودیت این شدی ... اگه محدودیت نداشتی چی میشدی...

حتما تا حالا یه آدم موفق  تر و شناخته شده ، میشدم . یه هنرمند که گالری داره و از همه جا هنرجو داره . و همه ازش به عنوان یه آدم موفق حرف میزدن و الگو میگرفتن .

خب دیگه روزگار،  همین قدر به من میدون داده و مهم این بوده که تونستم از تنگی میدونم ، رشد کنم نه اینکه مچاله کنم خودمو .

اصلا حرفم خودتعریفی نیس ... اصلا .

اما برای هر قدم یک سانتی ، من فرسخ ها درد و رنج کشیدم  و هزینه و تاوان پرداخت کردم.

خدا رو شکر که اراده و توانایی بم داده که بتونم اینقدر فعال باشم و تو خودم مچاله نشم .

فقط برای بیمه نکردن خودم ، که قبلا توضیح دادم چرا نشده ، همیشه حسرت میخورم .

چون هیچ وقت ماهیانه حقوق نگرفتم که بتونم بیمه پرداخت کنم و هر سه ماه یه بار پرداخت ، هم یعنی دادن کل پولی که سه ماه انتظارش رو کشیدم و این برام امکان پذیر نبوده و حالا هم کلا محال شده .

ولی بازم میسپارم به حمایت خدا و قوت دست و پاهام . که لنگ نشم تو زندگیم و هزینه هام .

دو سه روزیه دستم همون عمل شده ، خیلی درد میکرده ، ناراحتش میشم خیلی . هم بخاطر حجم کارها بوده و هم عصبی شدن ها .

دستی که عمل بشه اونم عمل به اون خوبی ، نباید درد کنه ،  ولی حیییف...

مراقب دل تون و سلامتی تون باشید .


پ . ن

من فعال .... منو یاد انیمیشن من شرور انداخت ..‌‌

چرا اینجا استکیر خنده نمیتونم بذااااااارم..‌‌

نظرات 1 + ارسال نظر
. پنج‌شنبه 24 مهر 1399 ساعت 19:23

عالیست عالی. منظورم تلاش و اراده بسیار قوی و محکم شماست در مبارزه با موانعی که برایتان پیش می آید. مرحبا به اراده پولادی شما که واقعا غبطه برانگیز است. چنین باشد تا همیشه.

ممنونم از شما . واقعیت زندگی همینه دیگه عین موج دریا هی باید از توش هل بخوری و رد بشی .
ممنونم همچنین شما دوست عزیز

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد