بازم این مدت تو یه بحران سخت روحی بودم و بار زندگی و فشارش زیاد شده بود . و شرجی های 90 درجه و طوفان های سهمگین.
دوباره مشاوره رو شروع کردم چون نیاز دارم همیشه با کسی حرف بزنم و راهنمایی بگیرم .
دوباره به خودم نهیب زدم و بلند شدم . البته شاید هنوز قامتم صاف صاف نشده اما از خمودگی دراومدم. من باید یاد بگیرم به لحظه زندگی کنم و فکر به آینده نکنم . فکر آینده حالم رو بدتر میکنه . الانم نیومدم اینجا بگم چه حالی داشتم و یا چی گفتم چی شنیدم . فقط اومدم پست بذارم چون میدونم خیلی هاتون نگران میشید چون محبت دارید .
دو روز خودمو مقید کردم حتی شده نیم ساعت، ولی حتما پای طراحی بشینم .
مرتب جویای احوال تیلو هستم . از حال بد اون من هم حالم خوب نیست. سلام همه تون رسوند و برای احوالپرسی تون تشکر کرد و خواست همچنان براش دعا کنید .
تندرست باشید و شاااااد. ..
با سلام. لطفا در کلماتی که استفاده می کنید دقت بیشتری کنید. بکار بردن کلمه"بیچاره" برای دوستتون قشنگ نیست.
مگه هر کسی که انرژی مثبت بود بیمار نمیشه! چرا میشه اما با وجود مثبت اندیشی از اون مرحله زودتر و بهتر عبور میکنه.
سلام
کجای این پست نوشتم بیچاره .
خب اگرم پست های قبلی بوده از حد ناراحتی من بوده
ولی اوکی حق با شماست . نباید میگفتم بیچاره
عزیزم من مطمنم تو به ارزو هات میرسی چون داری تلاش میکنی
تیلوی عزیزم خیلی براش نگرانم ودعا میکنم هر چی زودتر حالش خوب بشه آخه چرا اینطوری شد ه
ممنونم عزیزم محبت داری .
راجب تیلو نمیدونم چی بگم . بیچاره اون همه انرژی مثبت بود و شاکر .... چرا آخه اینجور شد
عزیزم هرجوری شده خودت رو سر گرم یه کاری بکن که حتی الامکان فکر وخیالات ازاردهنده کمتر به سراغت بیاد .
آره شروع کردم به طراحی و خودمو سرگرم میکنم . ممنون
خوبی؟ ایشالله که الان عالی هستی
تیلو چش شد؟ بابا فقط چشمش بود که. دیگه داره طولانی میشه و دارم نگرانش میشم
ممنون بهترم
تیلو چی بگم والا . دید یکی از چشماشو از دست داده متاسفانه. ..
سلام
این خیلی خوبه
مهم الانه که داریم زندگی می کنیم
سلام. آره باید اینو درک کنم و یادم نره