کرونا دلپذیرتره

هوا اینجا گرم شده و من سه شبانه روز که نتونستم بخوابم.  حس میکنم قرص خواب لازم شدم . داره خیلی بم سخت میگذره.  تحمل گرما آسون نیس .

بیکار و بی درآمد شدم . داداشام هم مغازه نمیرن درآمدی ندارن . یعنی از این به بعد تا اطلاع ثانوی مجبورم قسط وام خونگی رو از پس اندازم بدم .  همیشه اینجور موقع ها مینا میگه مشمول الذمه ای اگه پول لازم داشته باشی و نگی ، خیلی روح بلندی میخواد . من همیشه و هر روز براش دعای خیر و برکت و سلامتی میکنم .

راستی برای خیلی هاتون این تصور ایجاد شده که من شکست عشقی خوردم.  نه بااااابااااا عشق چیه . من چیز دندون گیری نیستم . لایق دوس داشتن و زندگی راحت نیستم . یه زندگی که توش حداقل ها رو داشته باشم.  یه کولر که هر وقت دلم بخواد روشن کنم و اینقدر عذاب جهنمی نکشم. 

تو خونه مون هر روز داره همه چی سخت و سخت تر میشه . اصلا دیگه حوصله ندارم بیام هی بگم چی شده و اون دردها رو ریز به ریز اینجا بنویسم. 

میدونم تو دعای همه تون جا دارم . میدونم که همه تون سعی میکنید حالم رو خوب کنید . دیشب که تا صبح بی خواب شدم خیلی چیزا به ذهنم اومد که بنویسم اما حالا میبینم ارزش ندارن . با یه بغض سنگین رفتم تو جام و با اشک از جام بلند شدم .

ابتلا  به کرونا نسبت به تو خونه بودن و تحمل این شرایط سخت به مراتب برای من  دلپذیر تره. 

نظرات 6 + ارسال نظر
ترانه سه‌شنبه 19 فروردین 1399 ساعت 01:08

ساره نازنینم میفهممت اما تنها راه نجاتت همینه،هرچی مسیر صعب العبور تر قله زیباتر تمام تلاش خودتو بکن من به تو قول میدم میرسی حالا ببین ،ساره من نه تورو دیدم نه میشناسمت اما من خودم از ته چاه بدبختی با تمام روشهایی که بهت گفتم اومدم بیرون ساره من امتحان کردم با دست خالی نتیجه گرفتم ساره کم نیار ساره خوشبختی حقته شوهر خوب خونه خوب عشق آرامش شادی حقته ساره تورو قران ادامه بده ترو قران کم نیار خواهش میکنم ازت

ترانه عزیزم خیلی ازت ممنونم. مرسی این همه محبت میکنی و سعی داری حالمو خوب کنی چشم بازم ادامه میدم . من هر روز جملات رو تکرار میکنم ولی گاهی درونی و قلبی نمیشن هرکار میکنم . نمیدونی چقدر دلم خواست آدمی مثل فلورانس تو زندگی مون بود میرفتم پیشش

ترانه دوشنبه 18 فروردین 1399 ساعت 17:30

ساررررررررررره حالا دیگه مطمئنم هیچ وقت به آرزوهات نمیرسی تا الانم که وضعیتت اینه خودت نحواستی پاشو خودتو جمع کن واقعا عصبیم کردی دست بردار از این انرژی منفی ساره اگر به این روال ادامه بدی بدبخت میمونی ساره ترى خدا گوش بده

ترانه باورت نمیشه چقدر کتاب 4 اثر فلورانس رو دوس داشتم کلی یادداشت برداری کردم و دارم جملات تاکیدی میگم .
اما زندگی تو خونه مون خیلی طاقت فرسا شده ، انرژی کم میارم. باشه بازم سعی میکنم

عابر دوشنبه 18 فروردین 1399 ساعت 15:37

دور از جونت دختر جون . به هر حال گفتن: آنقدر زیباست این بی بازگشت
کز برایش میتوان از جان گذشت
نمیشه کورس آنلاین بذاری زبان یاد بدی مجازی

امروز به پیشنهاد یه دوست تو دیوار و شیپور آگهی کردم .
قبلا هم رو در مغازه مون زدم

زهرآ دوشنبه 18 فروردین 1399 ساعت 14:59 http://asemanvaeshgh.blogsky.com

حق داری کلافه بشی. مخصوصا شمایی که مداوم مشغول به ورزش و درس دادن بودید
کاش روزگار آسون بشه.. خیلی سخته که مشاغل اینقدر راکد شدن و اقتصاد همه را توی تنگا قرار گرفته
ساره جان تو خونه ورزش کن و کتاب بخون

چقدر متنفرم از گرما‌ و همش میگم خدا به داد جنوبیا برسه
ما همچنان هوای سرد داریم و بخاری ها روشن هستن

ورزش اصلا نمیکنم چون جا ندارم خونه مون کوچک و جای خالی نداره
کتاب روزی یه ساعت میخونم
نقاشی گاهی صبح ها حال داشته باشم

من از گرما متنفرم اصلا نمیتونم تحملش کنم روانی م میکنه

هاله دوشنبه 18 فروردین 1399 ساعت 12:28

من که همش سرکارم و حسرت خونه رو دارم این تعطیلات اصلا خسته کننده نبود برام اصلا حوصله ام سر نرفت از هفته دوم عید همش سرکارم

خدا بت سلامتی بده هاله جان . نمیدونم کجا کار میکنی اما مراقب خودت باش

کوهنورد دوشنبه 18 فروردین 1399 ساعت 09:32 http://1kouhnavard.blogsky.com

برای من ای که هیچوقت بعد از ظهر توی خونه نموندم این ایام به زجرآورترین حالت داره سپری میشه.
یه جوکی جایی نوشته بود که : اگه با همین منوال پیش بره من میپرم توی کوچه و اولین کسی که سرفه کنه را در آغوش میگیرم

اتفاقا منم تایم کاری م عصر بود . صبح ها متغیر بود ولی نه هر روز که میرفتم بیرون. حالا خیلی سخت انگار تو سلولم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد