امروز بعد از صبونه ، شروع کردم به کار . روبالشی و ملافه م رو درآوردم و مانتو شلوار مقنعه و هر چی این مدت پوشیده بودم رو شستم.  جارو کردم و گردگیری و پرده ها که هنوز نصب نکرده بودیم و شسته مونده بودن کنار  ، از داداشم خواستم که نصب کنه و پرونده خونه تکونی رو ببندیم.  بعد هم رفتم حمام و دوباره لباس شستم .

سردرد بدی داشتم از دیروز که با خوردن چند تا قرص تونستم کنترل و بهبودش بدم .

امروز نه نقاشی کردم و نه کتاب خوندم .

انگار هرچی وقت آزاد بیشتری داشته باشم میزان فعالیت مثبتم کمتر میشه و همین باعث خستگی و بی حوصلگی بیشتر من میشه   .

ولی فردا رو مثل امروز ، پیش نخواهم برد .

گاهی دلم میخواد کسی حال منو بپرسه ...

نظرات 6 + ارسال نظر
مهربانو چهارشنبه 14 اسفند 1398 ساعت 13:47 http://baranbahari52.blogsky.com/

سلام اومدم احوال پرسی

سلام مهربانو جان

خیلی خوش اومدی عزیزم

رها شنبه 10 اسفند 1398 ساعت 21:02

این افسردگی فعلا برا همه اس. سایه ی مرگ متاسفانه همه جا را پوشانده. امیدوارم که به خیر بگذرد

بله منم امیدوارم که ختم به خیر بشه

تیلوتیلو شنبه 10 اسفند 1398 ساعت 09:16 https://meslehichkass.blogsky.com/

یه کمی چاشنی عشق قاطی کارهای خونه کنی ازشون بینهایت لذت میبری
به جای اینکه پیوسته و خسته کننده کارهای خونه را انجام بدی خرد خرد و ریز ریز با برنامه برو جلو
میبینی دلچسب تر میشن

آره میدونم . کارایی مثل شنیدن به موسیقی حین کار یا حتی حرکات موزون. ولی باید دورم خلوت باشه

Reyhane R شنبه 10 اسفند 1398 ساعت 05:08

زندگی خیلی هامون بر پایه روزمره گی و تکراره و این تکرار آدم رو افسرده میکنه.
هرچند که سعی میکنیم تنوع بدیم و امروزمون رو مثلا یه کار جدید کوچک انجام بدیم ولی برای من موقتیه و اصل حالم رو خوب نمیکنه.
حال و احوالت چه طوره ساره؟
میدونم زیاد خوب نیستی و دلگیری از زندگی.
نمیدونم حضور ماها که اینجا باهات هستیم و میخونیمت میتونه برات یه دلگرمی باشه یا نه.اگه جواب مثبت باشه خوشحالم.

سلام خوبی عزیزم. روتین که همیشگی شده . ولی مهم اینه تلاش مون متوقف نکنیم .
سعی میکنم خیلی خوب باشم .
حضور شما اوج دلگرمی برای من .
مرسی که هستید

ریحانه شنبه 10 اسفند 1398 ساعت 00:45

من روزی هزاربار به صفحت سر میزنم و حالت را میپرسم ... گرچه نمی نویسم.

انشالله که حالت خوب باشه. تو خونه بودن اولش کسل کننده هست. ولی وقتی لیست کار درست کنی وقت کم میاد :))

مرسی از تو خانمی . منم کارایی برا خودم جور میکنم سرگرم بشم

محسن شنبه 10 اسفند 1398 ساعت 00:35

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد