آقا اینا دیروز عصر نیومدن . منم نشد کیک بپزم چون شکلات مخصوص نداشتم . کسی هم نرفت بخره . شب یه ساعتی طراحی کردم . صبح ساعت 7 تنظیم کردم و بلند شدم صبونه آماده کردم.  مجبور شدم امروز خواهر و داداشم بلند کنم . جاشون جمع کردم و آب یخ گذاشتم و رفتم باشگاه . فکر میکردم بیام خونه مامانم برگشته دیگه . اومدم دیدم نیومدن.  حتی یه زنگ هم نزدن بگن نمیایم که من فکر ناهار میکردم . اومدم کار خواهرم کردم و گفتم داداش تن ماهی خرید . براشون پلو تن ماهی پختم . و حالا آماده ست . من 11.30 اومدم خونه . منتظرم بچه‌ها از مغازه بیان که بخوریم .

امروز پیشی رو ندیدم هنوز .

ریحانه حیات خلوت من میام میخونمت اما کامنتت بسته ست خانمی   . امیدوارم خودت و دخترا خوب باشید و هرمشکلی میاد خودش هم بره   .


نظرات 3 + ارسال نظر
فرشته سه‌شنبه 30 مهر 1398 ساعت 05:28 http://femo.blogfa.com

سخت ترین کار دنیا همین رفتن سوپر وخرید های کوچولوست البته تنبل ترین آدم دنیا هم منم
عزیزم مواظب دستت باش
اخی حتما دلت کلی برای پیشی تنگ شده

اما خرید از سوپری خیلی لذت بخش. من دوس دارم.
ممنون عزیزم شما هم مواظب خودت باش.
دیشب اومد

Reyhane R دوشنبه 29 مهر 1398 ساعت 13:00

حمیدرضا یکشنبه 28 مهر 1398 ساعت 18:20 https://www.khodrofanni.blogsky.com

سلام

حالتون چطوره؟ امیدوارم خوب باشید عزیز.

چقدر خوش مزه میشه غذا درست کردن با تن ماهی. من سیب زمینی رو خلال خلالی سرخ می کنم و با ماهی تن مخلوط می کنم. بعد میریزم روی برنج.

من خیلی این غذا رو دوست دارم.

ممنون شکر شما خوبید . تن ماهی خیلی خوشمزه ست . نوش جونتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد