پرستار مریض

تقریبا یه هفته ست سرما خوردم . اینجا هنوز هوا کولر لازمه.  چند روزه که شرجی تابستون شده . کولر خاموش و روشن میکنیم . یه بار گرم میشه یه بار سرد .

خواهرم هم سرما خورده و شبا همش بخاطر کارش بیدار میشم . پریشب تا صبح نخوابیدم . من حتی مریض هم که میشم استراحت ندارم . کلافه و شاکی میشم اما چه فایده .

کار آبرنگ رو به اتمام و من با زرنگی جلوی رفتن تو دوره دوم برای یه کار رو گرفتم که هزینه اضافی ندم .

نظرات 3 + ارسال نظر
طلوع ماه شنبه 13 آبان 1396 ساعت 10:59 http://mmnnpp.blog.ir

سلام.واقعا سخته که ادمی,که خودش مریضه پرستاره یکی دیگه باشه.
بهتری؟

بلللله. شما سلامت باشی عزیزم

تیلوتیلو سه‌شنبه 9 آبان 1396 ساعت 13:32

تو دختر مهربونی هستی
وگرنه ادم مریض میشه حوصله خودشم نداره... چه برسه پرستاری
مراقب مهربونیات باش

ممنونم عزیزم

از مریضا متنفرم.از ناله کنا. خودم مریض که میشم به روش حییونا عمل میکنم.یه گوشه ای میفتم تا خوب بشم.صدامم در نمیاد.معتقدم اینایی که خیلی آه و ناله میکنن دارن فیلم بازی میکنن! یه بار تو کارگاه یچی خورد رو دسم 2سوم انگشتم کنده شد انگشته آویزون بود اصلن صدام در نیومد همیطوری با اون دسم گرفته بودمش رفتم درمونگاه وصلش کردن اگه کس دیگه بود تمام دنیا رو خبر میکرد از جیغ و ویغ.

وای تو ومپایری؟ چقدر قدرتمند و خشن . ماشاءالله تحمل

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد