معنی تجاوز

خواهرزاده م ازم پرسید خاله تجاوز یعنی چی؟

گفتم یعنی اینکه به حقوق کس دیگه احترام نذاری و از چارچوبی که مال اونه بی اجازه ورود کنی.

شما برای یه بچه چه تعریفی از تجاوز رو میتونید بدید که بتونه خوب درکش کنه.

آن مرد تنها...

گاهی دلم برایش  و تنهایی هایش بسیار میسوزد

هرچند این دل سوختن را دوست ندارم ،

اما مرا یاد قلبم می اندازد که جای او را هنوز هم خالی دارد

دوست داشتم جای دل سوزی ، عاشقش بودن را حس و تجربه میکردم.

دلم میخواست جریان ارتباط مان جور دیگری می بود. 

با شور و هیجانی بیشتر.

آن مرد تنها از جنس من است و

من از جنس آن مرد تنها، هستم.

کاش آغوشش را می گشود تا من در آن بیارامم.

کاش فاصله نگاه مان و دستان مان اینقدر دور نبود.

دلم میسوزد برای عمر از دست رفته بدون محبت ، بدون حتی یه خاطره شیرین که در تلخی های زندگی ام بتوانم آن را مزه مزه کنم.

بدون یه عکس خاطره انگیز روی تاقچه یا حتی در کیف پولی.

چقدر بد است باشی و حس نشوی ، کاش میتوانست رنگی تر باشد نه به این سیاه  و سفیدی.

کاش میفهمید که خیلی چیزها را از بین برده و تباه کرده.

کاش پدرانه دخترانه هایم را میتوانستم به شعر و عکس تبدیل کنم و بر دیوار اتاق آرزوهایم آویزان کنم.

پدرانه دخترانه هایم را هیچوقت تجربه نکردم.

بین پدری و دختری ما فرسنگ ها فاصله ست .

پدرانه دخترانه های ما تعریف نشده است .

کاش میشد دخترانه هایم را نثارش میکردم .

کاش او پدرانه تر بود.

کاش تا این حد دور نمیشد.

کاش جای دل سوختن،عاشقش بودم.

مثل بقیه دخترانه ها.

کلمات بازیچه فکر و دستان من شده اند .

آنها را کم و زیاد میکنم، جلو و عقب میزنم ،اما عمق حرف همان است که در دل سنگینی میکند.

همان است که همان.

همان فاصله ، همان تباهی و عمر از دست رفته بی عشق

و همان دلسوزی مکرر.

من و مهر

روزهای مهر از راه رسیدن و امیدوارم با واقعیت مهر و مهربانی سر بشن .

منم دارم سعی میکنم از حال مهر لذت ببرم .

کلا این کلمه پر از انرژی و خاطره های شیرینه مث یه نون خامه ای . لطیف و سبک .

هم مهمان داریم هم دستم به کار ترجمه ست .

همه تون رو به مهر خدا میسپارم ...