روح و جسم آویزون

امروز هم حال فیزیکی و هم حال روحی م خیلی بده . نه فکرم مال خودمه و نه بدنم . شل و آویزونم.  اخبار و اتفاقات بد مرتب و از همه جا دیده و شنیده میشه . از بچه های مریض تو پیج های اینستا گرفته تا خیلی چیزای دیگه که در نزدیکی خودم اتفاق میفته.

از زیادی کار دستم پریروز ورم کرده بود از قسمت ساعد و چقدر ناراحتش بودم و درد میکنه هنوز البته بهتر شده امروز خدا رو شکر.

معنویات درونم خیلی داغونه.  خدا عاقبت بخیرم کنه .

دلم میخوات  امروز برم مراسم عزاداری و دل سیر گریه کنم . گریه کنم به حال خودم چون امام حسین نیازی به اشکای من نداره . گریه کنم به حال بدم.  و به حال آدمیت پر گناه مون .

 اصلا اینجا نوشتن هم دیگه فایده نداره و حالم رو بهتر نمیکنه . شاید اگه جا داشت که این وقت رو با چیز دیگه ای پر کنم دیگه هیچوقت پای وبلاگ نمی نشستم و با نوشتن این حرفها خودم رو در معرض قضاوت های خواننده ها قرار نمیدادم .

مسلما خدا از خوب و بد من آگاه تره و حسابم رو نگه میدارد . ترجیح میدم با خود خدا حساب کتاب بشم تا با بنده ش.

از این کابوس ها خسته شدم . کاش به حق این روز فرجی تو زندگیم بشه و نجات پیدا کنم . فرج برای من فقط مفهوم ازدواج نداره نه ، من دلم میخوات  نباشم دلم میخوات به آسمون برم .

خدا همه رو عاقبت بخیر کنه ...

نظرات 3 + ارسال نظر
مینا چهارشنبه 21 مهر 1395 ساعت 01:12

طلوع ماه سه‌شنبه 20 مهر 1395 ساعت 15:59

دوست خوبم اگه اینجا نوشتن حالتو بهتر نمیکنه یه مدت ننویس... فقط کاری که حالت رو بهتر میکنه انجام بده....خیلی بده که از من بجز دلداری کاری برنمیاد...
امیدوارم بهتر باشی...

n...l سه‌شنبه 20 مهر 1395 ساعت 13:52 http://bia2.now.im

السلام علیک یا حسین ابن علی(ع)
ایام سوگواری ماه خونین محرم رو بر شما تسلیت عرض میکنم...
علی یار و یاورتون
اگه خواستید یه سری بزنید
8965

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد