مثل همیشه

روزگار در شتاب و دور تکراری خودش در جریانه . منم مشغله هام زیاد .

ترم تموم شده و یه سری کلاسها هنوز استارت نخورده و میدونید این مسئله چقدر برام آزاردهنده ست . چون مجبور به خونه نشینی میشم و درنتیجه تحمل مصائب بیشتر را خواهم داشت .

هر روز با همون کارها و مهمانداری ها میگذره و اتفاق تازه ای نیافتاده . این یه هفته هم دو بار آقا و مادر نبودن و من کل کارای خونه باهام بود . هر جا دلشون میخوات و هر زمان میخوان میرن . نمیخوام براتون تعریف کنم که رفتن به مراسم فاتحه خونی مادر دوستم چه عذابی برام داشت و چطور ضایع شدم .

امروز هم باز صبح کلاس خصوصی دارم برام دعا کنید بی دردسر برم .

براتون آرزوی سلامتی و خوشبختی میکنم و همه لحظات زندگی تون پر از خاطره های شیرین باشه .

نظرات 6 + ارسال نظر
طلوع ماه جمعه 1 مرداد 1395 ساعت 19:42

سلام
کجایی خانومی؟
کم پیدایی
حالت خوبه؟

سلام خوبی عزیزم. بخدا وقت نمیشه بیام سر حوصله و بدون عجله پست بذارم .همش گیرم

صبا سه‌شنبه 29 تیر 1395 ساعت 02:27

سلام عزیزم،خواننده خاموشت هستم،راستش وقتی اون پستتو خوندم که گفتی از یک کارمند بانک خوشت اومده،از ته دلم برات خوشحال شدم ولی میبینم دیگه درموردش ننوشتی،خب عزیز من اگر ازش خوشت اومده بازم برو بانک به بهانه کار بانکی شاید اونم همین حسو نسبت به تو داشته باشه،دو سه دفعه دیگه با فاصله زمانی نه چندان زیاد برو بانک(البته حواست باشه زیاد تابلو نشه) اگر اونم این حس مثبتو داشته باشه راهی برای ابرازش پیدا میکنه،حالا که بعد از چند سال یکی به دلت نشسته به خودت و اون ادم شانس ابرازشو بده،مساله دیگه ای که میخواستم بهت بگم در مورد مشاوره هست،در اکثر شهرها شماره هایی برای مشاوره های تلفنی وجود داره که بعضی هاشون رایگانن بعضی هاشونم پولی،از صدوهجده یه اطلاعاتی در این مورد بگیر،مثلا توتهران شماره1480هست که متعلق به بهزیستیه ورایگان مشاوره میده،امیدوارم به زودی تو وبت خواننده خبرای خوب خوب باشم عزیزم

سلام خوبید .ممنونم یه دنیا از محبت تون. کارمند بانک که شماره منو تو پرونده م داره اگه بخوات تماس برقرارکنه یا اگه ازم خوشش آمده باشه. چی بگم والا. درمورد مشاوره تلفنی هم تو خونه نمیتونم راحت حرف بزنم . بازم ممنونم از حضورت

طلوع ماه دوشنبه 28 تیر 1395 ساعت 16:50

سلام
کاشکی بتونی کارایی رو انجام بدی که خواست دلته و دوست داری نه کارایی که همش برات خستگی داره و تکرار...
تا حالا مشاوره رفتی یا پیش کسی که بتونی باهاش درددل کنی و شرایطتو بگی؟کسی که بتونه بهت راهکار بده و حالتو بهتر کنه؟

خیلی دلم میخوات برم مشاوره اما هزینه ش خیلی زیاده مثلا نیم ساعتی 40 تومن . تازه مشکل رفت و آمدهم دارم.والا همه یه حرف مشترک و احیانا بیخود دارن که باید تحمل کنی و پدره باید باش کنار بیای. یعنی آخرش حق به آقا برمیگرده البته چون راه حلی پیدا نمیکنن اینطور میخوان دلداریم بدن

تیلوتیلو دوشنبه 28 تیر 1395 ساعت 10:11 http://meslehichkass.blogsky.com/

کامنتتون به دستم رسید
اما نیاز به یه عالمه توضیح داشت
که گفتی بعدا برات تعریف کنم
در ضمن تا جایی که میتونی به خودت توجه بیشتر کن

چشم

تیلوتیلو دوشنبه 28 تیر 1395 ساعت 09:27 http://meslehichkass.blogsky.com/

میشه اول خواهش کنم یه اسم برای خودت انتخاب کنی لطفا؟
دوما یادت نره قرار بود یه چیزایی برام تعریف کنی... البته اگه دوست داری... دوست دارم حرف بزنی و بشنومت... اصلا هم فضول نیستم

اولا چه اسمی تو پیشنهاد میکنی؟
دوما تو اصلا فوضول نیستی هر چی دوس داری بپری
سوما یه کامنت خصوصی برات گذاشتم هفته قبل که خیلی توش حرف خصوصی بود مگه دست نرسید؟

تیلوتیلو دوشنبه 28 تیر 1395 ساعت 09:23 http://meslehichkass.blogsky.com/

سلام عزیزم
یه کم این مسئولیتهایی که داره باعث فرسایشت میشه از روی شونه هات بردار
تو مسئول همه ی کارهای همه ی آدمها نیستی
بزار دیگران هر قضاوتی میخوان بکنن
تو باید برای خودت هم زندگی کنی
بعدها متوجه میشی این بار اضافه ای که بر دوش کشیدی جز یک اشتباه بیشتر نبوده...
من حق قضاوت و نصیحت به تو را ندارم که هم عاقل تر از منی هم با تجربه تر... اما دلم میسوزه از اینهمه سختی که به خودت میدی

تو به من لطف و محبت داری و برام دل میسوزونی میخوای حالم رو خوب کنی . حرفات به دلم میشینه و آرومم مبکنه . گاهی نمیتونم و نمیشه از این کارها کم کنم یا حتی در برم .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد