دیلم و گناوه

دیروز یعنی جمعه رفتیم دیلم و گناوه . جاتون خالی خوب بود و تقریبا بعد از هفت ماه بود که از شهر دراومده بودیم . هوا نسبتا خوب بود بیشتر به گرمی و دم میرفت . بازار خیلی شلوغ بود خیلی . من از اونجا غیر از سفارشاتی که دیگران بهم داده بودن برا خودم یه شلوار ، یه ساپورت و چند تا کادو که شامل عروسک و قمقمه برا بچه های خواهرام بود ، خریدم. تنوع خوبی بود و لذت بردم .

یه چیزی بگم که دارم کم کم اثرات سپاسگزاری رو تو زندگیم می بینم . دیروز رو مثل روزای قبل سعی کردم به سپاسگزاری بگذرونم و استرس به خودم راه ندم . خیلی حس توصیف و دراز نویسی ندارم و از خودم کلافه میشم بابت این همه خلاصه گویی و خلاصه نویسی . اما مهم اصل مطلبه چگونه گفتنش مهم نیس .


نظرات 4 + ارسال نظر
یواشکی های زن شوهر دار یکشنبه 17 آبان 1394 ساعت 20:52 http://zan-sh.blogsky.com/

خوشبحالتون

ممنونم

----- یکشنبه 17 آبان 1394 ساعت 09:50

سلام
خوش می گذره دیلم و گناوه
شما بچه جنوبی؟
می تونم بپرسم کجایی هستی؟

بله من بچه جنوبم . جاتون خالی

توت شنبه 16 آبان 1394 ساعت 11:10 http://pasazvesal.blogsky.com

چه خوب ... آب و هوا عوض کردی
خردیدهات هم مبارکت باشه

بله توت خوشمزه تنوع خوبی بود . خدا را شکر

من شنبه 16 آبان 1394 ساعت 11:02 http://meslehichkass.blogsky.com/

همیشه به خوشی
همیشه به خرید
نوش جونت
به کامت شیرین تر بشه روز به روز زندگی

مرسی از دعاهای خوبت . تو هم همینطور

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد