دیشب تا یک و نیم شب داشتم طراحی میکردم، حالم خوب بود ، یکشنبه ها هم که آفم نگران صبح بیدار شدنم نیستم . البته که از هفت و رب باز بیدار بودم .
وقتی یکی یکی تونستم تکالیف طراحیم رو پیش ببرم هی حالم بهتر و بهتر شد . دقیقا احساس شفا میکردم. خوشحال و خیال راحت خوابیدم . بدون نگرانی ، البته هنوز یه تکلیف از هفته قبل مونده که خیلی بام بدقلقی کرد .
دیروز با حدود ۴۰۰ برگه برای تصحیح اومدم . امروز تمام صبح نشسته بودم پای طراحی سوال هشتم اون یکی مدرسه ، نهمی ها هم مونده ، اینا بیست و پنجم امتحان دارن ، شاید به نظر بیاد خیلی وقت دارم ، اما نه کلی ادیت و کم و زیاد میخواد هر سوالی ، سوالات شنیداری هم باید انتخاب و تایپ بشه . برگه ها هم باید تصحیح بشه .
کلاسای قلمچی فعلا تموم شده و فقط خصوصی و شب امتحانی ها میمونه . به رئیس قلمچی گفتم متوجه شدم به همکارا ۳۰ به ۷۰ پرداخت کردید ولی من نه .. البته با حاشیه و لبخند و سیاست ، ایشون گفت جلسه میذاریم صحبت میکنیم من نمیخوام نیروها خوبم از دست بدم . همین که حرفم رو تونستم بش بزنم برای خودم کلی پیشرفت میبینم .
جمعه برای دختر موسس دو تا مدرسه خصوصی ازم خواستن و ایشون یه مدرسه رو هماهنگ کرد که بریم اونجا برای کلاس . در سلام و علیک با مدیر اون مدرسه به یه نتایجی رسیدم ، ایشون از من شماره گرفت و گفت احتمالا برای کلاس بفرستم دنبالت و خیلی مشتاق بع همکاری بود .
این روزا من خیلی خسته م و اینجا همه چیز رو خلاصه و تند میگم و میرم ، ولی شما حتما براش یه پیش فرض هایی درنظر بگیرید .
گاهی حس میکنم خستگی هام از حد گذشته و خیلی حس ناتوانی جسمی و روحی میکنم ولی با همه اینا بی وقفه ادامه میدم و احتمالا غیر از مرگ چیزی منو زمین نندازه . انگار قراره تا روز آخر فقط بدوم .
ناراضی نیستم و شاکرم . من به همین روش کار زنده و سرحال میشم .
سلام
اولویت اولت سلامتی جسم وروح وروان خودت باشه
سعی مان را میکنیم
خیلی خوبه
سیاست مهربانی جواب میده
ایشون خیلی ...
تا ببینم نتیجه چه میشه
موفق باشید
همین که کارت درآمد داره عالیه
ممنونم همچنین
آره شکر خدا