نامزدی داداش

دلم برای اینجا و برای همه تون تنگ شده . 

وقتی هم میام نمیدونم از کجای هفته ای که میگذره ، حرف بزنم . 

اما الان از داغ ترین و قشنگ ترین خبر شروع میکنم و اونم نامزدی داداشه . 

اینجور موقع ها خواهر کوچیکه خوب مراسم داری میکنه و من فقط اگه کمکی ازم بربیاد میکنم . بالاخره اون چون متأهله بیشتر از من به رسومات آشنایی داره . همه خریدها و چیزایی که باید می‌بردیم بامون رو اوکی کرد . 

 

خدا رو شکر بسلامتی و خوشی گذشت  . از ته دلم میخوام همه جوونا خوشبخت بشن . داداش منم پای خونه و اهل خونه مثل من پاسوز شده ، و حالا میخواد بال بزنه و بره سر زندگیش . الهی خوشبخت بشه . 

شاید بازم مسئولیت من بیشتر بشه ولی انشاالله زندگی به سمت خوبش میره . 


واقعا نمیدونم چی تعریف کنم . اینقدر که روزهام پرکار میگذره . وقتی میام بنویسم رشته کلام دستم نمیاد اصلا . 


فعلا فقط از نامزدی داداش خیلی خوشحالم . 


یه کلاس ضمن خدمت داشتم که با قلمچی تداخل داشت . مدیر داخلی بم مرخصی نداد و من فقط تونستم ۴۵ دقیقه از دو ساعت رو حضور داشته باشم و از دستش عصبانی شدم . بهش گفتم سه ساله اینجام اولین بار مرخصی خواستم ، بهونه آورد.  منم دفعه بعد باش همکاری نمیکنم . 


مدرسه پنجشنبه بعدی میخواد بچه ها رو ببره اردو ، منم اردو رفتن رو خیلی دوست دارم ، تا ببینم تا پنجشنبه چی پیش میاد . انشاالله منم میرم اردو . 


از پراکندگی  نوشته هام خوشم نمیاد ، دوس دارم بیشتر بنویسم . بیشتر بیام اینجا مثل قبل . اما یا وقت نمیکنم یا خیلی خسته م . 


این هفته هم دکتر بم وقت نداد . نمیدونم چرا . 

باید دوباره پیام بدم بلکه برای یکشنبه که خونه هستم بتونم جلسه مشاوره بگیرم . 


تکلیف طراحی م هنوز کامل نشده ، البته تو تنفس هستیم و من میخواستم تکلیف هفته قبل رو هم انجام بدم ولی تا حالا وقت نکردم . 

خاله هم اینجاست از دیروز اومده . و من به سختی میتونم شرایط طراحی م رو اوکی کنم . 


نظرات 5 + ارسال نظر
رها شنبه 20 آبان 1402 ساعت 23:29

مبارک باشه
امیدوارم کارهای اضافه ات کمتر بشه بیشتر به خودت برسی

ممنونم عزیزم
انشاالله

جوراب پاره و انگشت آزاد شنبه 20 آبان 1402 ساعت 01:23

مبارک باشه عزیزم ایشالا خوشبخت باشن

ممنونم... وای چقدره شما نبودین..

م جمعه 19 آبان 1402 ساعت 18:04

سلام مبارکا باشه امیدوارم روزهای بهتری برای خودت هم در راه باشه

این حجم از حسادت (حقارت ) مدیر داخلی چقدر میتونه بهش آسیب زده باشه
البته فعلا تو غیر انتفاعی هستی و مدیر معلم ها رو انتخاب میکنه
تو مدارس دولتی امثال این مدیر داخلی و یا معلم هفتمازیادند

پروژه آوردن کمکی به کجا رسید؟

مرسی از شما
والا این مدیر داخلی قلمچی اعجوبه ست . اینقدر که به همه بدی داشته و نور چشمی مدیره . اصلا جنسش شیشه داره . همکاری با کسی و همدردی رو بلد نیس فقط همیشه از ما توقع همکاری داره . فعلا که زورش رسیده .

اون پروژه حالا حالاها تحت بررسی هست . داریم قیمت میگیریم .
فعلا هم سرمون مشغول مراسم و برنامه‌های داداش شده

زینب جمعه 19 آبان 1402 ساعت 12:48

خسته نباشی عزیزم ان شاءالله به زودی نامزدی و عروسی خودت

ممنونم عزیزم

صبا جمعه 19 آبان 1402 ساعت 00:40 https://gharetanhaei.blog.ir/

نامزدی داداش مبارک همه تون باشه.

امیدوارم که خوشبخت بشن.

ساره این همون داداش بدغذات هست؟ اگه همونه که از چند جنبه بهت تبریک میگم، دیگه آشپزی هم آسونتر میشه

امیدوارم بری اردو و کلی بهت خوش بگذره.

مدیرداخلی قلمچی

مرسی عزیزم
بله همونه آره کلی کارم کمتر میشه
ممنونم صبا جان
انشاالله

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد