خواهر اهوازی بعد از یه هفته دیروز عصر رفت ، امروز عصر خاله اومد که احتمالا یه هفته ده روز بمونه .
رفتیم تو یه دوره مهمان پذیری دیگه با بهم ریختگی بیشتر برنامه ها .
امروز نوبت دندانپزشکی داشتم، روکش رو زدم و به دکتر گفتم برام جرم گیری هم بکنه . تو جرم گیری جاهایی که دندونم تیر میکشید فقط اشک تو چشمم جمع میشد نه اینکه گریه کنم ولی حس بدی بود که بم فشار میومد . ولی نتیجه خیلی خوب شد ، دندونام تمیز و سفید شدن ، واقعا تفاوت رو احساس کردم . گفت سالی یه بار باید انجام بشه .
چالش ها ارسال شده تو گروه و استاد در حال بررسی هستن . کارای خوب زیاد بود چون نفرات ترم بالایی هم شرکت کرده بودن و مسلما کارشون از من بهتر شده . بهرحال من هنوز امیدوارم که اون مدرک رو به منم بده .
امروز قبل دندانپزشکی دو تا باشگاه سر زدم که شرایط مالی و تایم ها بپرسم اما هزینه ش زیاد بود و تایم ها برام خیلی اوکی نبود . البته فاصله خیلی کم هست و تو محله خودمون هست و این بزرگترین امتیاز هست که متأسفانه ساره نمیتونه استفاده ش رو ببره . ولی رفتم یه استپ خریدم و از دوستم که مربی باشگاه ست برنامه در حد توانم گرفتم و میخوام از فردا شروع کنم . روزی یا حتی چهار روز در هفته هر بار نیم ساعت برای شرایط بدنی و نیاز من اوکیه .
این هفته هم باید نوبت دکتر زنان رو اوکی کنم و هم برای چکاپ بن مژه برم .
تکلیف استاد هم که همچنان با دست ادامه داره .
دیگه همینا ...
موفق باشید
ممنونم عزیزم همچنین شما