شمع های نبودنت

چشمم به شمع های خوشکل افتاد و تو دلم گفتم  ، چه حالی هستیم بعضی از ما آدما . 

تا خودش بود نه روز تولدی جشن گرفته می‌شد و نه رور پدری .  خودش هیچ کدوم از این مناسبت ها رو قبول نداشت،  البته که هرکسی دلش میخواد براش تولد بگیرن و سورپرایز بشه ، حتما هم دلش دوس داشت ، اما متأسفانه  دافعه ش بیشتر از جاذبه ش بود .


حالا شمع های نبودنش آماده شده ، گل هاش سفارش داده شده و پکیج های پذیرایی ش بسته شده و مهمون هاش دعوت شدن .  ولی خودش نیس که شمعی فوت کنه یا به مهمونی صفا بده .