تابستونه

من اصلا تابستون رو دوس ندارم اما از میوه هاش نگید که دیگه جای انتخاب ندارم . البته که عاااااشق آقای گیلاسم . ولی واقعا نمیتونم بین شون فرق بذارم ، هم خودم ناراحت میشم هم اونا . گیلاس بخورم پس هلو چی میشه ، هلو بخورم پس شلیل چی میشه وای زردآلو و انگور چیییی  . 

امروز چشمم به ظرف میوه افتاد و رفتم به روزای خوابگاه تو شیراز . یادش بخیر .

من تو خوابگاه همه چی میپختم ، فکر کن دال عدس کی تو خوابگاه میپزه ... حتی یکی از بچه‌های خوابگاه وقتی بو کشید و اومد طبقه ما ، گفت چه بویی راه انداختی دختر . دال عدس تو خوابگاه؟ و گفت عاشق دال عدس مامانش هست و گفتم آماده شد برات یه کم میارم ، براش بردم و وقتی خورد گفت وای دختر چقدر خوشمزه بود ،‌طعم دال های مامان میداد . 

قورمه سبزی میپختم ، ماهی سرخ میکردم . 

یه موقع هم هوس کوکو میکردم ،‌ بلند میشدم سیب زمینی آب‌پز میکردم و کوکو میپختم و چه طعمییییی . 

همه چیز خوشمزه بود و عالی ، چون با لذت و بدون حرص و بدون اجبار و بدون وظیفه کارام انجام میدادم . گاهی که خسته م بود هر ساعت راحت تر بودم میپختم یا حتی با یه تخم مرغ سر میکردم . 

خورد و خوراک م خوب بود و وقتی میرفتم تره بار و میوه فروشی اونقدر به هیجان میومدم که تو انتخاب میموندم. من ترم اول سینما سعدی بودم ، ترم های آخر خیابون وصال بودم . تو هر دو منطقه میوه فروشی های خیلی خوبی بود . من که میرفتم فقط مثلا پیاز بخرم ، وقتی اون همه سبزی و میوه تازه میدیدم دیگه هیجان زده میشدم و نمیدونستم چی انتخاب کنم ، مخصوصا تابستون ها ، بعد بخاطر اینکه هم شکم و دلم رو راضی کنم و هم به هزینه هام فشار نیاد از هر میوه ای یه مقدار کم میکشیدم ، اگه بم نخندید حتی مثلا سه تا سیب ، ۵ تا هلو ، یه مقدار گیلاس و کلا از هر چیزی چند تا دونه . 

وقتی میرفتم حساب کنم ، راستش کمی خجالت میکشیدم ، طرف هم با خنده میگفت برای این همه خرید وانت نمیخواستی ،‌منم میگفتم چه کنیم جماعت دانشجو وضعش اینجوریه دیگه . بعد با ذوق و شوق خریدهام دست میگرفتم میرفتم خوابگاه ، میشستم و نوش جان میکردم . 

چه روزایی بود یادش بخیر . کاش بیشتر ازشون لذت می‌بردم.  


امروز رفتم دندانپزشکی و قالب روکش رو گرفتم . گفتن تا دو سه هفته دیگه که روکش آماده میشه ، چیزی روی دندان نخورم . و آقای دکتر گفتن لثه هات نیاز به جرم گیری داره و تاکید داشت انجام بدم . 

واقعا" چرا وقتی میریم دندانپزشکی اینقدر گرفتار میشیم ، به زور خودمون جمع و جور میکنیم یه پولی جمع کنیم، حالا پیش میاد بریم دکتر ، دیگه ول نمیکنن . مخصوصا دندانپزشکی . یکی نیس بگه بابا من اگه مجبور نبودم نمی آمدم دیگه شما هر روز یه خرج نتراش برا ما . 

 

حالا من باید باز به این فکر کنم که آیا برم یا نه . و باز خودمو بچلونم تا بتونم پول این کار هم اوکی کنم . 

شما تجربه جرم گیری دارید آیا ؟

خوبه یا نه . از یکی دو نفر شنیدم که باعث سستی دندون میشه ... 


هرکاری میکنم نمیتونم رو تکالیف عقب افتاده طراحی م تمرکز کنم . اونجور که دلم میخواد درنمیاد،  تکالیف عقب افتاده  این دفعه راستش مثل غذایی هست که دیگه از دهن افتاده . ازشون لذت نمیبرم . از طرفی هم نمیتونم بیخیال شون بشم . به خودم میگم حالا ولش کن تو شرایطی که حالت بهتره انجام شون بده ، نشد هم نشد . اجباری تو کار نیس . حالا مگه چی میشه اگه چند تا آناتومی  رو نکشیده باشی . اما انگار تسلیم شدن و پذیرش  شکست برام خیییلی سخته . 



نظرات 3 + ارسال نظر
مانی دوشنبه 2 مرداد 1402 ساعت 23:05

سلام ساره جان
جرم گیری به صورت منظم , هر ۴ تا ۶ ماه یک بار لازم است
در جاهای مختلف دنیا جرم گیری توسط دندانپزشک یا توسط بهداشت کار دهان
Dental hygienist ، انجام می شه

جرم گیری باعث لق شدن نمی شود، بیماری لثه ها باعث لق شدن دندان می شود

سلام مانی جان .
خیلی ممنون، پس اوکیه میرم انجام میدم که بعدا گرفتار نشم

رضوان دوشنبه 2 مرداد 1402 ساعت 08:34 http://nachagh.blogsky.com

من جراحی لثه شده ام و بعد ایمپلنت و هرچه پول دارم خرج دندون پزشکی میشه.به دندونات اهمیت بده .مهم اند.

منم میرم ، کلا اگه دکتر بگه فلان کار لازمه نمیتونم پشت گوش بندازم
هرچقدر هم تو خرج و اذیت بیافتم

خواننده خاموش دوشنبه 2 مرداد 1402 ساعت 07:14

جرم گیری رو حتما متخصص لثه انجام بدهد ، اگر انجام ندید و لثه هاتون خونریزی کنه و ضعیف بشه دندونای سالم لق میشه و استخوان فک احتیاج به ترمیم پیدا میکنه

ممنونم از اشتراک نظرتون خاموش عزیز

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد