حرف رو حرف مونده

خدایی نمیدونم این روز و شب های من چطور سر میشه . اصلا این دو هفته نفهمیدم  کی روز کلاس طراحی م رسیده،  یعنی خوبه کار رو انجام داده بودم ، یه دفعه میدیم گروه باز شده و باید تکلیف بفرستم ، تعجب می‌کنم منی که روزها میشمارم تا روز باز شدن گروه طراحی و درس جدید برسه ، چطور سه شنبه ها رو گم کردم . 

مشکلات قانونی تو خونه مون به اوج خودش رسیده و واقعا هلاک شدم  و هلاک شدییییم . با گیجی از اتفاقات روز به زور میخوابم و با مرور همونا ساعت ۶ بیدارم . یعنی دلم میخواد ساره کتک بزنم تا بخوابه . گناه داره بخدا ساره کوچک  درون من ، میدونم با کودک درونم خیلی وقته فاصله گرفتم و حواسم بش نیس . فعلا زن بالغم امور بدست گرفته و هنوزم تو بدو بدو و همکاری با زن معلم درونم هست و این وسط بچه کلا هرچی داد میزنه وسط این دوتا صداش شنیده نمیشه . اتفاقات اخیر خیلی منو تهی کرده ، و کنار همه اونا دارم سعی میکنم همه برنامه هام رو پیش ببرم و عقب نمونم . 

خیلی شلوغ پلوغم این روزها . 

چقدر اینجا هم تند تند و عجله ای میام . دیشب خواستم بنویسم اما اونقدر خسته و غصه دار بودم که نا نداشتم . گوشی خاموش کردم اما ساعت ها طول کشید تا بخوابم . 

راستی خواهرم وارد پنجاه سالگی ش شد . پنجاه سالی که فقط حدود شانزده سالش رو راه رفت و دوید .  چقدر دردناکه ... 

زخم بسترش خییییلی  بهتر شده بچه ها . اما همچنان درد تو اون پایی که زخم نداره ، اذیتش میکنه . و هی میخواد جابجاش کنیم . و اینکه دیگه رو تشک مواج می‌خوابه و هی شب پهن میشه و صبح جمع میشه چون جا نداریم ثابت پهنش کنیم.  


این ماه هنرجوم ثبت نام نکرد،  نمیدونم چرا ، منم نپرسیدم که معذب نشه . اما فعلا برای کارم یه پایه برای گوشی خریدم که فیلمبرداری  برام آسون تر بشه ، البته یه ایرادی هم داره طراحی ش ، امیدوارم  بتونم طبق شرایطم ازش استفاده  راحتی کنم . فعلا داداشم برام خریده و قراره پولش بدم ، البته شایدم نگیره ، چون وقتی برام خرید گفت فکر پولش نباش . 

نمیدونم این نقطه مثبت یا منفی ، چون از بچگی فقط به همون حداقل پول تو جیبی مون متکی بودیم و با همون خودمون سر میکردیم و هیچ‌وقت نگفتیم بابا یا ماما من پول لازم دارم ، حالا هم قبول کردن پول از خانواده م برام سخته ، شاید از دوستام خیلی راحت پول قرض کنم اما با خانواده اینقدر راحت نیستم ، چون یاد نگرفتیم از نیازهامون به پدر یا مادرمون بگیم . حتی همین خواهرم هم مثل منه ، پول لازم بشه به اهل خونه نمیگه ، با اینکه اینجور نیس که ندن نههههه ، ولی عادت نکردیم انگار خجالت میکشیم به هم بگیم پول بم بده . 


چقدر باید ویدئو  آموزشی چک کنم و جزوه بنویسم . 

کلی کار دارم . 

باید فکر یه مانتوشلوار اداری باشم برای مدرسه . اینایی که برای قلمچی میپوشم مدل شون کت و شلواری هست ، البته کت بلند.  ولی مدرسه کت و شلواری قبول نمیکنه . 

باید طرح خواهرزاده  م رو تکمیل کنم .

باید تکالیف طراحی م انجام بدم . 

نوبت دندانپزشکی رو شنبه برم . 

و داروهای دکتر داخلی و دکتر زنان تموم شده اووووف و این یعنی باید دوباره ویزیت بشم ، ولی فکر نکنم حتی تا دو ماه دیگه بتونم اوکی ش کنم . راستی یکی ازم پرسید هزینه دندان تو شهر ما چقدره ، برای من عصب کشی و پر کردن دندان آسیاب ، سه میلیون و پانصد  هزینه افتاد به غیر از عکس رادیولوژی که ۱۵۰ شده و ویزیت روز اول که ۴۰ دادم . ‌سه و پانصد  ، حقوق سه ماه کار منه . 


یادتون گفتم این بار برای شب امتحانی قراره قلمچی بم پول بده .... روم نمیشه بگم برای ساعت ۵ تا ۹ پایه دوازدهم  که اصلا هم جزو چارت وظایف کاری من نبود،  آقای حاجی با شرف ، منصف و خداشناس و خداترس و حلال خور به مت فففففقققققطططططط   سیصدهزارتومن  داد ، من یه آبرسان میخرم سبصدتومن برای خشکی پوستم . این حاجی کعبه گرد خداشناس باخودش چی فکر میکنه ... اولش خیلی ناراحت شدم ، من اون روز حدود ۱۰۰ تا شاگرد داشتم نفری ۷۰ تومن ،‌یعنی ۷ میلیون  براش پول ساختم و اون فقط سیصدتومن بم داد ، آره اولش سوختم اما چون نمیخواستم جریان تابستون پارسال پیش بیاد هیچ اعتراضی نکردم  ولی تصمیم گرفتم تا زمانی که اونجا هستم دیگه شب امتحانی های خارج از چارت پایه های خودم نگیرم و بگم آقا من تایم ندارم  و چون جزو وظایف شرح داده اولیه من نیس ، اونا هم نمیتونم زورم کنن یا گله ... هرچند که این حاج آقا از همه مرزهای انسانیت و حلال حرامی رد شده.  ولی من چون فعلا بیشترین درآمد  رو از قلمچی دارم ، میخوام آروم آروم پیش برم تا جایی که دیگه خودم نخوام بمونم . 

حرام خوری تا این حدددددد ، کوفتت  بشه، به بدترین شکل پسش میدی بع کائنات حاجی کعبه گرد . 


بگذریم ...


امروز هم از صبح کلی کار تمیزکاری کردم.  و مرغ تو جوجه گردون شف گذاشتم و عالی شد . 

راستی یادم رفت بگم فر اسنوا مدل شف که ما خریدیم ، آپشن گرمکن با المنت داره ، درسته سرعتش با ماکروفر اصلا قابل مقایسه نیس ،‌اما برای من از گرم کردن پیتزا رو گاز خیلی بهتره . دو تا شعله ش تایمر دارن ، دوتا جوجه گردون داره ، و صفحه ش تاچ هست . یه سینی و دو تا طبقه فلزی داره ، سینی کف فر ، قابل درآوردن و شستن هست . و حتی در فر دارای دوتا شیشه ست که یکیش قابل درآوردنه و تمیزکاری هر دو شیشه راحت تر میشه . شاید برای شما همه این آپشن ها تکراری باشه اما برای من همه شون جدید بودن .  حرارتش خیلی خوبه . دو سه باری که کیک درست کردم عالی شد . 


چقدر حرف زدم ... وقت خوابم گذاشتم پست بنویسم ، دیگه سر دلم باز شد . 

نظرات 1 + ارسال نظر
مهرو شنبه 10 تیر 1402 ساعت 07:14

سلام وقت بخیر . از کرم آبرسانی که استفاده می کنین راضی هستین؟ میشه اسمش رو بگین ؟

سلام مهرو جان
بله راضی هستم ، دکتر بم معرفی کرد برحسب نوع پوستم
اسمش SEBO فارما هست از محصولات مای
تیوپی و سبز و سفیده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد