دیشب نتونست رو اون سمت بخوابه ، تا ۳:۳۰ باش بیدار بودم هر دقه یه حالتی جابجاش میکردم . تا مامانم اومد گفتم دیگه شیفت تو ، من میرم . صبح ساعت ۷ با صدای ناله هاش دوباره پریدم . کل امروز خسته و خواب آلودم . ولی صبح خودمو با طراحی مشغول کردم . چقدر دوس داشتم امروز یه کیک وانیلی درست کنم اما همش حس خواب داشتم ، بیچاره خودش چقدر اذیت میشه خدااا .
اگه تونستم فردا کیک وانیلی درست میکنم . معمولا کیک شکلاتی درست میکنم اما هوس وانیلی کردم .
این هفته استاد طراحی بخاطر عقب افتادگی بعضی بچه ها تنفس اعلام کرده و فشار کار منم کمتر میشه . میتونم به کارای دیگه برسم ، البته امیدوارم...
خدا کنه امشب بتونیم راحت بخوابیم .
خواب شب مون هم رفت تو لیست دعا و نذر و نیازها .
قدر خواب تون رو بدونید .