نمیدونم چی بنویسم ... تنبل نوشتن شدم . خب روزها رو تکرار در پیش هستن با شتاب از شنبه تا جمعه و بالعکس.  

منم حسابی مشغولم . گاهی رو دور قاطی کردن میافتم . 

هفته پیش بغضی به بزرگی یه ابر سیاه تو دلم و کل وجودم بود که باعث شد به یه دوست زنگ بزنم و بدون کنترل هق هق بزنم و نتونم خودم رو کنترل کنم . این دوست با همه دوست های قبلی که حرفش رو زده بودم فرق می‌کرد.  محبت کرد و با جون و دل حرفای منو گوش داد و غرش بغض وجودم رو تحمل ... نه ملامت کرد و نه نصیحت . 

کاری که خیلی ها میکنن  متاسفانه ملامت یا نصیحت .

اصلا هفته پر بغضی سر کردم . شدم یه دختر خیلی آروم و ساکت و بی شور و هیجان که فقط سرش تو کارشه و کار میکنه و کار ... 

انگار خسته از تلاش برای تغییر چیزی . 

شایدم نه ... شاید مثل همیشه این حال موقتی باشه و ساره همچنان به تلاش کردن ادامه بده . 


اگه کسی اینجا هست که سراغ تیلو رو میگیره باید بگم سلام زیاد رسونده و عرض ادب کرده و تشکر که به شما برسونم . متاسفانه حال پدرش خوب نیس و تو انتظار و مراحل پیوند موندن . و التماس دعای زیاد داشت . روحیه ش خیلی خسته و ناراحت بود . و خواست که من به شما یه خبری ازش بدم که احیانا کسی تو فکر نمونه . 


راستی خواهرم که کرونا گرفته بود ، چند روز پیش از حجم دلتنگی با پسرش تنها اومدن و من چقققققدددددر شرمنده شدم و چقققققدددددر  ناراحت که اینقدر بیچاره از بین رفته بود دقیقا نصف شده بود ، خسته و بی جون . وقتی دیدمش هم خیلی خوشحال شدم و هم شرمنده که دست و پای مستقلی نداشتم که خودم برم عیادتش و اون خسته و ناتوان اومد و ما رو دید . نمیدونید با چه حال خسته و ناراحتی رفتم سرکار . از فکرش درنمیامدم که چطور اونجوری شده . ولی به خودم نهیب میزدم ساره یادت نره که تا مرگ رفت ... یادت نره چند ماه زمین گیر بود ..‌. پس حالا وقت شکرگزاری هست نه ناراحتی و کلی خدا رو شکر کردم که حالا زنده ست و میتونه راه بره . قوای جسمانی ش هم انشاالله بدست میاد دوباره . 

خدا همه مریض ها شفا بده . 

امیدوارم همه خوب و شاد باشید .

شب خوش .

نظرات 2 + ارسال نظر
ترانه پنج‌شنبه 2 دی 1400 ساعت 22:27

کارخوبی کردی، آدم به این حرف زدنها نیاز داره تا تخلیه بشه.خواهر هم کم کم بنیه سابق رو پیدا میکنه مهم اینه که خوب شده و خطر گذشته.
این روزها هم میگذره عزیزم.

مرسی ترانه جان . همیشه حس محبت رو از ساده ترین کلماتت حس میکنم عزیزم

یک خانم پنج‌شنبه 2 دی 1400 ساعت 21:43

سلام
امیدوارم حال دلت خوش و خرم باشه.ساره خانم شما سعی خودت رو می کنی انرژی می ذاری وقت می ذاری..دختر و خواهر صبوری هستی.ان شاالله که در افق پیش رو خداحسابی برات گلریزون کنه .
ان شاالله که حال پدر تیلو خانم هم رو به بهبود باشه .
تن خواهرت هم .سلامت

سلام خانم عزیز
ممنونم. شما هم سالم و شاد باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد