دیروز تونستم بشینم پای سفارشم مقداری کار کنم .
دیشب یه ترجمه از طرف رئیس مون بم داده شد که درنتیجه امروز صبح وقتم رفت پای ترجمه، تا فردا میخوادش. ۷ صفحه ستونی و پر ملات.
فردا هم که کارای جمعه ها مثل همیشه ...
و اتمام تعطیلات نوروزی ، وقتی به من بد نگذره ، یا با حداقل آزار آقا بگذره ، یعنی تعطیلات نسبتا خوبی داشته ام
و از شنبه که داداشام برن کار ، دیگه برنامه منم منظم تر میشه و میتونم بشینم پای سفارش ها . مشتری خوب باشه باید منم خوبی کنم . نباید دیگه دیر بشه، هرچند که من اگه نتونستم کار کنم بخاطر خودم نبوده بخاطر دیگران بوده .
و باید تو اولین فرصت برم با رئیس ساختمان راجب اون کار که گفتم صحبت کنم و امیدوارم نتیجه عالی بگیرم .
فعلا شروع ترم جدید نامشخص و من تا اطلاع ثانوی مجبورم تو خونه سر کنم . و روزای خسته کننده م هنوز ادامه دارن .
امیدوارم امسال بتونم بیشتر کار کنم و درآمد بیشتری داشته باشم و امیدوارم بهترین اتفاق ها تو این سال دو صفر خوشکل بیافته برای من و شما