تجربه مجازی

دیروز یه گروه تو واتس اپ و یکی تو ایتا تشکیل دادم برای آموزش مجازی نقاشی و طراحی. 

ایتا رو که خیلی ها نداشتن یا نتونستن جوین بشن.  مجبور شدم یه گروه وات تشکیل بدم . چه پروسه طولانی بود تا به مخاطبین م اطلاع بدم و بخوام جوین بشن و دوستاشون دعوت کنن . حالا خیلی ها میامدن پی وی سوال جواب میکردن یا حتی لطف میکردن آرزوی موفقیت میکردن برام . تمام صبح تا ساعت حدودا 4 من گیر همین کار بودم . خیلی ها هم محبت کردن و تو استوری هاشون لینک منو تبلیغ کردن .

چقدر من دوستای خوب دارم . خدا حفظ شون کنه  

نتونستم ظهر اصلا بخوابم و تا شب گیج بودم و چشمام داغ کرده بود . کلی هم مشاوره از دوستان گرفتم که به دردم خورد. 

هنوز که هیچ درخواستی نداشتم . البته از روز اول  توقعی نیس .

آموزشگاه مون داره بررسی میکنه ببینه میتونه کلاس مجازی راه بندازه یا نه .

هوا خیلی گرم شده و من هر روز از اینکه گرما میکشم حال دلم و اعصابم خراب خرابه.  به حدی که به تنفر از همه خونه و در و دیوارش میرسم . بخدا تحمل گرما کنار تعصبات غلط و کوته فکرانه،  خیلی سخت . همش میگم یعنی میشه یه روزی این خونه و آدم هاش تغییر مسیر بدن؟ و یه چیزایی تغییرات مثبت کنه .

میترسم آرزو به دل بمونم. 

همینجوری همینجوری سرم شلوغ . فقط طراحی صبح رو میدونم بقیه ش رو نمیدونم چرا و چطور . اونقدر تو دور تند هستم که خودمم حال خودم رو درک نمیکنم . اینجا هم تند میام میرم . اینستا کمتر میرم .

تو آشفتگی زندگی گیر کردم . خدایا نجاتم بده . خدایا فرجی کن .

حالا آقا محسن میاد میگه تو هنوز دست از سر خدا برنداشتی؟؟؟ نه والا هنوز بهش وصلم،  امیدم به نگاه اونه.

نظرات 2 + ارسال نظر
سمیرا چهارشنبه 14 خرداد 1399 ساعت 01:38

سلام عزیزم. من همش پستاتو میخونم.ولی چون ازم کاری بر نمیاد ک ب دوستم کمک کن پیام برات نمیزارم

عزیزم سمیرا جان ممنون که هستی . این چه حرفیه عزیزم وجودت پر از ارزشه

ریحانه سه‌شنبه 13 خرداد 1399 ساعت 15:25

شبکه های مجازی معمولا یکی دو ماه طول میکشه تا به سود برسن. ولی وقتی به سود برسن هم عالین.

امیدوارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد