تعطیلی آموزشگاه تا 16 اسفند تمدید شد.
خیلی ناراحتم برای کم فرهنگی بعضی از آدم ها ، اونایی که میرن سفر و اونایی که بازار رو شلوغ کردن . و بیشتر از همه برای پرسنل بیمارستان ها ، که برای خدمات رسانی درمانی ، سلامتی شون رو به خطر انداختن. امروز خبر فوت یه دختر 25 ساله که پرستار بیمارستان در لاهیجان بوده خیلی ناراحتم کرد . با کلی امید و آرزو درس خونده و دنبال پیشرفت زندگیش بوده و درست جایی مبتلا میشه و همه آرزوهاش پر میکشه، که امید پیشرفت اجتماعی و اقتصادی ش بوده.
منم که خونه م . جایی نمیرم . با اینکه دوس دارم اسفند ماه، چندین بار برم بازار حتی اگه خریدی نکنم . امسال هم برنامه خرید ندارم حتی قبل از جریان کرونا .
گاهی بیکارم. گاهی نقاشی میکنم و گاهی کتاب میخونم . تلویزیون خونه مون هم 24 ساعت روشن و هی اخبار از صبح تا شب تکرار میشه .
یه سوال بزرگ دارم که چرا مردم کشور ما ، نمیتونن کمی خودشون رو نگه دارن و کمی تو محدودیت سر کنن تا یه مشکل رفع بشه نه اینکه به فراموشی سپرده بشه .
آموزشگاه ما هم تا آخر هفته رو فعلا بخاطر کرونا تعطیل کرد . من الان خونه م . صبح برای کاری رفتم خونه دختر خواهرم که تو شهر با ماست ، کارم تموم نشد و گفت من از قبل نمیخواستم بری خونه و میخواستم برا ناهار نگه ت دارم . منم به خونه خبر دادم که کارم تموم نشده و نمیام . راستش کمی نگران عکس العمل آقا بودم ولی بیخیال شدم . ناهار موندم و تنوع شد برام . ساعت 3 هم آژانس گرفتم اومدم خونه .
و من چون ظهر نخوابیدم حالا تو چرت افتادم .
ولی کلاس نقاشی فردا برقرار هست .
دوس دارم زود شب بشه بگیرم بخوابم . اینجوریه که میگم حتما باید ظهر چرتی بزنم وگرنه بعدش کسل میشم .
کتاب 4 اثر فلورانس رو شروع کردم.
امروز هم مهمان داشتیم . باید بازم سوال طراحی کنم ، از صبح وقت نکردم ولی تو برنامه م امشب حتما طرح کنم . آخه اون هفته هم کتاب آوردم و موفق نشدم طراحی کنم و کتاب برگردوندم.
الویت امشب طرح سوال نه نقاشی .
این روزا خیلی حس خواب آلودگی دارم ، شما هم اینطورید؟
هرچی میخوابم بازم خسته م و دلم خواب بیشتر میخواد . آخر سال بیشتر از قبل ، فعالیت و استرس آدم بالا میره و مسلما خستگی بیشتر میشه .
حالا هم که کرونا، مزید بر همه نگرانی ها و استرس ها میشه . و حیف که فصل قشنگ اسفند رو با خبر ورود کرونا شروع کردیم و ظاهرا باید با حضورش سر سفره هفت سین 99 بشینیم.
خیلی مراقب خودتون باشید .
چقدر دلم میخواد یه روز بیام اینجا قشنگ ترین خبر زندگی م رو بتون بگم و جبران همه محبت هاتون رو کنم و همراهی هاتون . همه روزایی که با من موندید.
ممنون از اینکه هستید .