اگه به هرکسی غیر از مینا بدهکار بودم ، هیچ وقت پارچه نمیخریدم.  نه اینکه بیخیال بدهی مینا باشم نه . بلکه چون خیالم راحت بود که باش طی کردم تو حقوق بعدی بش میدم . پولی که تو دستم میاد از کلاس خصوصی یا ترجمه ، هر بار فقط در حد 50 تومن تا نهایتا  100 تومن هست . یعنی عملا ازش نمیتونم بدهی بدم و جوری دستم خالی میشه که همونم ریز ریز که جمع میکنم ، ریز ریز هم خرج میشه . اگه هربار که یه پولی میاد دستم ، براش یه خرج روزانه پیش نیاد ، شاید بتونم بدهی م رو زودتر بدم . ولی همیشه یه چیزی لازم شده ، البته که پارچه نیاز نبود ، اما به خودم یعنی یه حال خوب  دادم .

نظرات 4 + ارسال نظر
حمیدرضا چهارشنبه 6 آذر 1398 ساعت 23:43 https://hamidhavaeji.blogsky.com/1398/09/06/post-6/

هیچی.

نه اشتباه کامنت گذاشتم ببخشید.

حمله نکنید بهم و فحش بدید.

این چه حرفیه. فحش چرا . من اصلا آدم اینجور رفتارها نیستم . حمله کنم برای چی ؟
من فقط متوجه شما نشدم همین

تیلوتیلو چهارشنبه 6 آذر 1398 ساعت 08:59 http://meslehichkass.blogsky.com

خوب کاری کردی عزیزم
مبارکت باشه
گاهی میشه یه کوچولو هم به فکر حال دلمون باشیم

ممنونم که درکم میکنی

حاتم طایی سه‌شنبه 5 آذر 1398 ساعت 22:47

به قول شیرازیا: ناموسن مشغول زمه‌ای اگه یه موقه کاری داشتی فک کردی من بتونم بکنم بهم نگیا
:|

ممنونم حاتم طایی جون شما محبت داری محسن آقا . خیلی حرفت برام ارزشمند بود خیلی

حمیدرضا سه‌شنبه 5 آذر 1398 ساعت 22:16 https://hamidhavaeji.blogsky.com/1398/09/05/post-2/

من تایپ تندزنی فارسی انجام میدم گاهی. اگه کاری بود به من میدین؟

متوجه نشدم ؟؟؟ من به شما کار بدم ؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد