هوررررا بالخره من نون پختم ...



بالاخره من نون پختم . این نون بریوش هست یه نون فرانسوی .

چندین ماهه شایدم یک ساله که دلم میخوات خمیر آماده کنم . اما همیشه از اماده کردن خمیر و ترس ور نیامدنش این کارو به عقب مینداختم .

علاقه شدیدی به این کار در خودم حس میکردم . تا اینکه پریروز که آقا نبود و من مواد اولیه رو هم از قبل اماده کردم دست به کار شدم . باشگاه نرفتم و موندم خونه برای بچه ها پلو عدس درست کردم . و کار خمیر رو هم شروع کردم . نمیدونید چه لذتی بردم و چه کیفی کردم . اینقدر که تا همین حالا هم حسش میکنم . وقتی یادم میفته چه خمیر لطیف و نرمی درست شده بود کیییف میکنم . اونروز برای اینکه حتما نتیجه خوب بگیرم کلی انرژی مثبت برای خمیر و دستام فرستادم . و عالی شد . البته یه سری ریزه کاری های جدید رو بعد از پخت نون یاد گرفتم که باید برای دفعه بد حواسم بشون باشه . مثلا اینکه باید زمان چختم رو کمتر میگرفتم . وگرنه بقیه ش هیچ موردی نداشت . خمیرم خوب ور اوماد و وقتی با کره با دستم ورزش داد چه حالی داشت و چقدر خوب شد .

باور کنید اگه هنوز تو خونه کره داشتم دلم میخواست دوباره از اول کار کنم تا اشکالات جزئی م رو رفع کنم . اما دیگه کره به اندازه کافی نداشتم . یعنی با اینکه تمام صبح گیر خمیر درست کردن و غذا پختن بودم خسته نشدم .  حالا هم باید منتظر بمونم تا اطلاع ثانوی که آقا خونه نباشه .

اونروز تا خود ساعت 3 تو آشپزخونه بودم . بعد از اینکه نونم پخت . دیت به کار یه تجربه جدید شدم اونم تهیه همبرگر خونگی بود .

باید بگم روز چالش های آشپزی م بود . دیگه وقت نکردم کیک هم بپزم وگرنه تو فکرش بودم .

همبرگر رو هم درست کردم و قالب زدم و گذاشتم تو یخدون که تا عصر که برمیگردم خونه خودش رو گرفته باشه که بیام سرخش کنم . برای همبر نگران این بودم که یه وقت وا نره تو سرخ کردن . خوشبختانه اصلا هم وا نرفت ولی سایزشون تو سرخ کردن خیلی کوچیک شد به اندازه یه کباب شامی شدن . بعضیا گفتن شاید گوشت چربی اضافی داشته . بعضیا هم گفتن چون گوشت خالص استفاده کردی خودش رو جمع کرد و باید بگم از نظر مزه خیلی خوب شده بود و همه خوردن و خوش شون اومد .

تجربه های جدیدم رو خیلی دوس داشتم و کلی لذت بردم . میخوام هنوز هم ادامه بدم و کم کم اشکالات کارم رو از بین ببرم .

دوس دارم همین الان شرایط جور بود و خمیر درست میکردم .

پیشنهاد میکنم امتحانش کنید خیلی حالتون رو خوب میکنه و بتون حس زندگی میده . طعمش هم که عالیه .

همبرگر خونگی هم که سالم تره و من بدون عذاب وجدان خوردم ساندویچم رو بعد از مدتها . که یا نمیخوردم یا نصف میخوردم .

نظرات 5 + ارسال نظر
پروانه یکشنبه 7 شهریور 1395 ساعت 09:30 http://margazideh.blogsky.com/

ووی
چه پست خو و خوشحال کننده ای نوشتی عزیزکم
برای همبرگرات پیاز رو یک به یک بریز و از پودر سوخاری هم برای وا نرفتنش استفاده کن
شرکت ما همبرگرم می زنه و تو غالیشوم یخ درصدی سویا می زنه
جالبه که اونا که درصد سویاشون بالا تره مشتری هم زیاد داره
هم گیاهیه
هم سالم
یکمم ارزون تره
خلاصه ترکیب گوشت و سویا رم امتحان کن

وای پروانه جون . باور نمیکنم تو اومدی و کامنت گذاشتی . ممنونم عزیزم . و ممنونم از راهنماییت . میخوام دفعه بعد با سویا امتحانش کنم . چه جای خوبی کار میکنی تو اوووووم

فرانک شنبه 6 شهریور 1395 ساعت 15:43

یه سوال، قصد بی ادبی ندارم فقط کنجکاو شدم یه خورده! اینکه به جای"میخاد" و "بیاد" می نویسی"میخات"یا "بیات" جزء عناصر لهجتونه؟
همونطوری که مثلا به "اینجاست" میگن"اینجان" حتی اگه فاعل مفرد باشه، این"ت"به جای"د"ویژگی گویشیه؟

بله عزیزم یه جورایی میشه گفت ویژگی لهجه ست . البته من خیلی به بقیه دقت نکردم و مث شما دقیق نبودم . اما فکر میکنم اکثرا اینجا همینجوری حرف میزنن. یعنی یه جورایی عامیانه تر و غیر ادبی هست .

تیلوتیلو شنبه 6 شهریور 1395 ساعت 10:24 http://meslehichkass.blogsky.com/

هورا
چه نون هوس انگیزی هم هست
خدا را شکر که اینهمه این کار بهت انرژی داده

ممنونم

طلوع ماه پنج‌شنبه 4 شهریور 1395 ساعت 14:59 http://mmnnpp.blog.ir

چقد خوب.افرین به تو که اینقد هنرمندی.تا میتونی از این برنامه ها بریز برای خودت.پستت پر ااز انرژی مثبت بود برام.ممنون.

خدا رو شکر که تونستم بهت انرژی مثبت برسونم . واقعا جای شکر داره . ممنونم عزیزم.

zahra پنج‌شنبه 4 شهریور 1395 ساعت 10:55

سلام
خوشحالم که اینقد حالت خوبه و پرانرژی هستی
کلی انرژی مثبت هم به خواننده هات منتقل می کنی

ممنونم خانمی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد