-
سرماخوردگی
یکشنبه 29 اسفند 1395 19:20
سرماخوردگی آخر سال با این همه خورده ریزه کار واقعا قوز بالا قوزه . حال ندارم و کلی کار . پیشاپیش سال نو رو به همه دوستان خوبم تبریک میگم . هر چی از خدا میخواید امسال ایشالا پیش بیاد.
-
شلوغ پلوغم
جمعه 20 اسفند 1395 12:58
روزهای آخر اسفند همیشه شلوغ پلوغم. وقت نکردم یه پست درست بذارم . گیر خونه تکونی بودم تا دیروز که دیگه تموم شد . هر وقت هم فرصت گیر میارم شیرینی پزی میکنم. خرید عید نکردم چون دم عید اینجا همه چی گرونه. خیلی چیز لازم هم نیستم . اما اگه پول داشتم و دغدغه خرج نداشتم مسلما بدم نمیومد یه خرید حسابی کنم . چون خرید تو این...
-
کیک کره ای من
پنجشنبه 19 اسفند 1395 15:35
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 15 اسفند 1395 22:49
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 15 اسفند 1395 22:46
-
میکادو و نخودچی من
یکشنبه 15 اسفند 1395 22:43
شیرینی نخودچی و میکادو درست کردم . خیلی کیف داشت .
-
شروع خونه تکونی
پنجشنبه 12 اسفند 1395 21:34
امروز مشغول خونه تکونی بودم . فقط کار یه اتاق تموم شد . یه دفعه بین کار تب کردم و استخون درد شدیدی گرفتم که مجبور شدم قرص بخورم . خیلی خسته شدم و اذیت بودم اما راه نداشت که متوقف کنم و ادامه دادم . دلم بازار رفتن و خرید زیاد بی دغدغه پول میخوات . تا آخر اسفند باید یه نوبت لیزر و یه نوبت دکتر داخلی بگیرم برا چکاپ. باید...
-
پست کوچولو
شنبه 7 اسفند 1395 20:21
من هستم و خوبم و سعی میکنم بهتر و بهتر باشم .... همین بس که خوبم و بقیه هییییییچ. ...
-
خوزستان نفس ندارد. ....
چهارشنبه 4 اسفند 1395 15:26
خوزستان زیر آوار خاک نفس نفس میزند هیچ کس را باکی از مردنش از پرپر زدنش نیست تن خشک و عریانش ضجه درد سالیان سال است سالیان فرسنگ ها دور از سبزی و طراوت آبش را و جانش را به یغما بردند از درونش سکه زدند و تاج سر کردند خاکش بر سر ما و تاجش بر سر آنها تشنگی ش در گلوی ما و آبش در کام آنها ترک ترک برداشته تنش خون در رگ اهلش...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 2 اسفند 1395 09:46
هر کاری میکنم نمیتونم از گوشی سایز عکس رو کوچک کنم اگه کسی بلده بم بگه . هر کار میکنم اون فلش دو طرفه برا تغییر سایز نمیاد. طعم کاپ کیک ها مخصوصا اونایی که روشون خامه زدم عالی و رویایی بود ..... زرشک پلو هم که از عکس گویای همه چیز است . یه صبح تا ظهر تنهایی رو فرصت غنیمت دونستم و لذت بردم و با دستهای کوچکم ذوق به دلم...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 2 اسفند 1395 09:45
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 2 اسفند 1395 09:43
-
کمی از هنرهای من ....
دوشنبه 2 اسفند 1395 09:32
میدونید که عاشق آشپزی و البته بیشتر شیرینی پزی هستم . چون همیشه عکس گذاشتن برام سخت بوده عکس نگذاشتم. حالا میخوام از گوشی سعی کنم چند تا کار براتون بذارم .
-
من و دست نوشته
سهشنبه 26 بهمن 1395 20:17
الان دو شبه دلم خیلی حوس میکنه بنویسم اما نه تو وبلاگ بلکه با خودکار توی دفتر . قبول دارید حس دیگه ای داره ؟ اما کنارش دلم میخواد یه میز باشه که پشتش بشینم و یه ضبط کوچولو که یه آهنگ ملایم ازش پخش بشه . یه پنجره و چند تا قطره بارون . یه نفس عمیق و یه حال خوب . اما نه دفتری هست و نه قلمی و نه حتی سوژه ای برای نوشتن...
-
اون روی حال من
جمعه 22 بهمن 1395 12:34
چند وقتیه زندگی رو یه جوری به ساز دلم کوک میکنم . شاید کاملا منطبق نشه اما تونستم بیشتر از قبل خودم رو دوس داشته باشم . به سلامتی و البته زیبایی م بیشتر توجه میکنم با همون محدودیت ها و کمبودها بدون اصلاح و بدون آرایش خاص . باز رفتم و موهام کوتاه کردم. البته نه کوتاه کوتاه. شما دیگه حتما میدونید من چقدر موهام رو دوس...
-
خصوصی برای فاطی جان
جمعه 22 بهمن 1395 12:20
چون آدرس نگذاشتی اینجا جوابت رو بصورت یه پست میذارم . ممنون از همدلیت. شاید بارها و بارها این چیزا رو از جاهای مختلفی شنیدم اما حسی در من ایجاد نکرد . اما کامنتت حس خاص داشت و به باور قلبیم نشست . چشم در اسرع وقت کاری که گفتی میکنم . بازم ممنون.
-
دختر
شنبه 16 بهمن 1395 10:32
دیشب فیلم دختر رو دیدیم . فیلم قشنگی بود . از اون فیلم هایی که مستقیما انگشت میذاشتین روی قلب من و احساسم. از اون فاصله های خیلی دور و دراز بین تفکر نسل پدر و دختر . البته و صد البته که پدر توی فیلم اصلا تو مهربونی هاش شبیه پدر من نبود فقط تو سخت گیری هاش شباهت داشت . دختر توی فیلم با دوستاش یه قرار دورهمی داشت که...
-
یوگای کودکانه
چهارشنبه 13 بهمن 1395 20:51
امروز یوگا رو از نوع یوگای کودکان اجرا کردیم . خیییییییلی خوش گذشت و یه چیز متفاوت بود . مربی ازمون خواسته بود به کودک درونمون توجه کنیم و هر چی دوس داشت براش بخریم یا لباس بچه گانه بپوشیم . منم یه دامن گل گلی خیلی خوشکل داشتم پوشیدمش با جوراب شلواری مثل بچگی ها . موهام رو هم دو گوشی بستم و خیلی بانمک شدم . حتی هرکدوم...
-
من و دل تنگم
دوشنبه 11 بهمن 1395 20:28
پست گذاشتن از تو گوشی حس و حوصله میخواد . برا همین خودم هل میدم که بیام پست بذارم . روزها مثل هم میگذرن. از بارون خبری نیست. گردوخاک فراوون و طاقت فرسا بود چند روز پیش . حالا چند روزه خیلی سرد شده . دیگه بهمن تموم بشه اسفند ما باید باز فکر کولر روشن کردن باشیم . دلتنگی از هر نوعی تو وجودم احساس میشه . خیلی امشب دلم...
-
دورهمی یوگایی روز سهشنبه 95/11/5
چهارشنبه 6 بهمن 1395 13:45
از گوشی نتونستم سایز عکس رو تنظیم کنم . دیگه همین اندازه موند . جاتون خالی خیلی خوش گذشت. و همه چی عالی بود. کیک و ساندویچ الویه و نسکافه پذیرایی کردم و هیچی کم نیومد تازه کلی هم اضاف اومد. کیک 5 کیلویی سفارش داده بودم و خیلی هم خوشمزه شده بود. البته کار یکی از دوستان یوگایی م بود که کار شیرینی پزی بطور حرفه ای انجام...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 6 بهمن 1395 12:28
-
دورهمی
چهارشنبه 6 بهمن 1395 12:22
عالییییییی بود . فرصت کنم بیام تعریف کنم .
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 4 بهمن 1395 20:54
سلام خوبید عزیزانم . ببخشید اصلا وقت نمیکنم پست بذارم . حالم خدا رو شکر خوبه . این یه هفته هم تو فکر آماده سازی و برنامهریزی یه دورهمی با دوستان یوگایی م بودم . فردا قراره دورهم باشیم اونم تو پارک چون من تو خونه شرایط پذیرایی ندارم . خدا کنه دورهمی خاطره انگیزی بشه . کیک و نسکافه و ساندویچ الویه سرو میکنم. و همه دعوت...
-
بیمه و ...
دوشنبه 27 دی 1395 09:39
نگران وضعیت مالی خودم هستم . بیمه ندارم و این 11 سال چون حقوق ماهیانه نمیگرفتم و البته هنوزم نمی گیرم ، نمیتونستم برا خودم بیمه رد کنم . اگرم قرار بود هر سه ماه یه بار دو سوم حقوقم رو بدم یه جا پای بیمه چیزیش برا خودم نمیموند. 11 سال کم نیس . اما من هیچ آینده ای ندارم. حالا هم اگه بخوام اقدام کنم تقریبا سه ماهی 600...
-
دلم یه آغوش میخوات
چهارشنبه 22 دی 1395 20:39
امشب دلم یه آغوش امن و گرم میخوات . امشب دلم تنگه. امشب حس تنهایی دارم و دلم میخوات الان تو اتاق خودم تنها بودم. دلم بارون میخوات . متاسفانه امسال نه سرمای آنچنانی داشتیم و نه حتی بارون. کل پاییز و زمستان فقط دو روز بارون داشتیم. کادوی زن داداشم رو دادم .البته جلوم باز نکرد و نمیدونم خوشش اومده یا نه. حقوق گرفتم ....
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 20 دی 1395 12:29
فعلا خونه نشینم و کلاس های ترم جدید شروع نشده . فقط یه کلاس رایتینگ و یه خصوصی دارم . مشغول روزمرگی ها . صبح رفتم برای زن داداشم کادو خریدم امیدوارم که خوشش بیات . برم اگه شد بعد میام .همین الان کار پیش اومد. میخواستم سه روز ورزش رو بکنم دو روز . دو هفته هم همین کارو کردم . اما دیدم انرژی هام هدر میره . و من زیادی...
-
مداد 30 هزار تومنی
دوشنبه 13 دی 1395 20:34
بچه ها من و خواهرم و بچه ش امروز زیرآبی رفتیم مجتمع تجاری تفریحی . خیییییییلی خندیدم باور کنید خیلی وقت بود اینطور نخندیده بودم به حدی که شکم درد گرفتم . بخاطر بچه خواهرم که میخواست تو یه بازی جایزه ببره و مجبورمون کرد حدود سی تومن کارت براش شارژ کنیم به این امید که جایزه خاص رو ببره آخرشم یه مداد بش جایزه دادن که تو...
-
حالم خوبه
دوشنبه 13 دی 1395 08:48
مامانم خدا را شکر برگشت خونه براش بالون هم زده بودن . فعلا تو خونه در حال استراحته. شاید دیگه صبح ها همون سه روز را هم باشگاه نرم . آخه کارام خیلی زیاد شده . حتی دستهام درد میکنه . و این تنها کاری بود که من برای خودم انجام میدادم . شاید موقتا تا این دوره نقاهت رو بگذرونه نرم و بعد دوباره ادامه بدم . و البته شایدم با...
-
نرفتم
جمعه 10 دی 1395 16:46
من نرفتم خواهرم با مامانم رفت .
-
مسافر چند روزه
پنجشنبه 9 دی 1395 20:53
فردا احتمالا با مامانم برای آنجیو میرم تهران . چند روزی نمیتونم بیام وبلاگ. خیلی تو دلم استرس و دلهره دارم . کندن از این جایی که توش خیلی وقتا درد میکشم برام خیلی سخته . دعا کنید عمل مامانم با موفقیت انجام بشه . دوستون دارم . و براتون بهترین ها آرزو میکنم .