این امتحانات نوبت اول چقدر دیگه باید کش بیاد . بازم فردا مجازی شد و امتحان من کنسل.
واقعا نمیدونم چی بگم .
بخدا دانش آموزان هم خسته شدن از چند باره خوندن یه امتحان و تعطیلی ها . و البته بعضیا هستن همچنان دست به دعا ... درس هم نمیخونن دعاشون هم خوب میگیره و ما رو لَنگ میکنه .
کل دیروز فقط در حد یه ساعت که از مدرسه برگشتم ناهار خوردم تا ۳ با همون مانتو مدرسه مثلا استراحت کردم . دیگه خصوصی داشتم تا ۱۰ شب و کلی بی نظمی و جابجایی . و اینکه داداشم کلید مغازه برده بود و من گفته بودم شاگرد بیاد مغازه و هیچی به هیچی مجبور شدم با شاگرد برم خونه شون . خوبیش این بود که مادرش جزو همکاران در مدرسه دیگه بود و خیلی سختم نشد. یه کنسلی هم بی برنامه پیش اومد .
با همه این خستگی ها دیشب فقط یه ساعت به زور خوابم برد که همش خواب بد دیدم. تا خود صبح نخوابیدم . نمیدونم چم بود.
الانم تو سرویس هستم به سمت مدرسه. امروزم مثل دیروز شلوغم تا انشاالله فردا بچه ها امتحان آخر رو بدن .
آلبوم جاده ابریشم اندی سالها پیش اوج عاشقی من ، دلدادگی هام ، آرزوهام در نوجوانی رو پر میکرد.
اونموقع یه ضبط صوت قرمز کوچیک از اونا که دو طرفش باند داشت و نوار کاستی که هی توش گیر میکرد اوج لذت های من و هم نسل های من بود. بعدها خواهرم یه واکمن خرید و از اونم گاهی استفاده میکردم. عشق های نوجوانی و عشق های گاها یه طرفه . عشق های دوران مدرسه .
حالا دارم گوشش میکنم و حسرت همه اون روزهایی رو میخورم که دلم میخواست زود تموم بشن ، بزرگتر بشم ، به عاشقی هام برسم و یا حتی ازدواج کنم .
امشب کمی خصوصی تر نوشتم .
یادم میاد اونموقع عاشق ها به هم نامه میدادن . و چقدر این نامه ها ارزشمند بودن ، البته زیاد نبودن و خدایی من نهایتا هفت هشت تا تجربه حسی داشته باشم همه این سالها ، که فقط دو تاش یه مدتی دو طرفه بود ، بقیه فقط تو دل خودم بودن و همونجا هم موندن . و طولانی ترین اونها تقریبا یک سال طول کشید و از اول هر دومون میدونستیم و قبول کرده بودیم که هیچ ازدواجی در کار نخواهد بود . ای جوونی ... یادش بخیر . اون خاص ترین و واقعی ترین و دو طرفه ترین تجربه احساسی من بود که مربوط به سال فکر کنم ۱۳۸۶ میشه. کلا من آدم روابط مکرر و زیاد نبودم و نیستم . برای همین الانم کسی باورش نمیشه من کسی رو ندارم و تو رابطه نیستم .
خیر سرم زیادی بالغ و عاقل شدم . زیادی سنگین . بیش از حد محتاط و ترسو در شروع رابطه های جدید .
داشتم از خط های بالا خیلی دور میشدم ، خلاصه ، سالهای سال اون کمتر از تعداد انگشت نامه ها رو نگه داشتم و بعد دیگه اونجایی که مثلا حس میکنی عاقل و بالغ شدی ، به خودت میگی این بچه بازیا چیه ، بنداز بره ببینم ، اینا عشق نبود ، حماقت بود . و خودت دو پایی میری وسط همه اون احساسات و آرزوها . آدمیزاد چیز عجیبیه و در نوسان همیشگی که فکر میکنم دلیلش رشد و تغییر در طول عمره .
حالا نمیدونم بگم خوبم یا بد .
میتونم بگم یه موج میاد منو بالا میکشه و یکی منو میندازه پایین .
و از این حال خودم بدم میاد که خیلی زود ناراحت میشم و خیلی زود از دلم درمیاد. بخش دوم خیلی خوبه که کینه ای نباشم اما بخش اول نباید تو هر حرفی با کسی برام پیش بیاد . چون منم که اذیت میشم و حس میکنم حال خوب و بدم به خنده و گریه اطرافیان مرتبط شده به تایید یا رد اونا . و این منو خیلی ناراحت میکنه .
پ . ن
خدا رو شکر فردا تعطیل نیس . امیدوارم روز دوشنبه امتحانم رو بدم راحت بشم هم من هم دانش آموزان.
میدونم مدادتراشم خیلی گرون خریدم و باعث تعجب خیلی ها شد حتی اهل خونه . من این مدادتراش رو چند ساله که میخوام بخرم. به خودم میگم مگه کی بت داده که منت سرت بذاره ، خدا رو شکر داری کار میکنی و هرچی میخوای برا خودت بخر بدون حرص و بدون نگرانی از اینکه طرف مقابل راضی بشه این پولو بت بده یا نه ، یا حتی نیاز باشه نوع خریدت رو تایید کنه . وقتی پولش رو پرداخت کردم به خودم گفتم مبارکت باشه ساره . هرچند قیمتش برام زیاد بود . پولی که برای اون تراش دادم معادل حقوق یه کلاس دو ماه من تو قلمچی هست . ولی دیگه خواستم و خریدمش.
متأسفانه همه چی گرونه و دیگه تمایز و تصمیم گیری تو خرید خیلی چیزا سخت شده ، ولی گاهی مجبور میشیم برای خودمون و کارمون هزینه کنیم یا بهتره بگم سرمایه گذاری.
یه مدادتراش برقی شارژی از پیش استاد سفارش دادم سه میلیون و صدددددد ... خیلی وقته داشتم به خریدش فکر میکردم و با خودم سر قیمتش چونه میزدم . دیگه وسیله کارمه و سرعت تراشیدن مداد نسبت به استفاده از کاتر بیشتر میشه . استاد خودش هم یکیش رو داره .
چرا این چند وقت اینقدر دلم اکسسوری میخواد . البته اون مدلایی که با طلا آبکاری شدن . چقدر شیک و چقدر تنوع کارها بالاست . دو تا پیج دارم به حدی تنوع بالاست که حتی انتخاب به شدت سخت میشه .
اون روز رفته بودم بازار برای خودم یه گوشواره و انگشتر خیلی خوشکل ژوپینگ خریدم و خیلی دوسشون دارم ولی حالا هنوز تو پیج ها مدلای دیگه میبینم دلم میخواد.
فکر کنم ویروس اکسسوری گرفتم .