کل دیروز فقط در حد یه ساعت که از مدرسه برگشتم ناهار خوردم تا ۳ با همون مانتو مدرسه مثلا استراحت کردم . دیگه خصوصی داشتم تا ۱۰ شب و کلی بی نظمی و جابجایی . و اینکه داداشم کلید مغازه برده بود و من گفته بودم شاگرد بیاد مغازه و هیچی به هیچی مجبور شدم با شاگرد برم خونه شون . خوبیش این بود که مادرش جزو همکاران در مدرسه دیگه بود و خیلی سختم نشد. یه کنسلی هم بی برنامه پیش اومد .
با همه این خستگی ها دیشب فقط یه ساعت به زور خوابم برد که همش خواب بد دیدم. تا خود صبح نخوابیدم . نمیدونم چم بود.
الانم تو سرویس هستم به سمت مدرسه. امروزم مثل دیروز شلوغم تا انشاالله فردا بچه ها امتحان آخر رو بدن .