خوانندگان عزیزم

بچه ها واقعا منظورم شما خوانندگان وبلاگی  نبود و نیس . چه خاموش چه روشن . اینجا من خیلی کم کامنت میگیرم ، شاید چون خودمم کم میرم وبلاگ بقیه و کم کامنت میذارم . و اینو پذیرفتم . و اصلا اصلا اصلا منظورم شما خوبان نبود . 

منظورم با دوستان اطراف خودم تو زندگی واقعی تر هست.  گاهی دلم میخواد یه دوست خاص  زنگ بزنه و یا حداقل رب ساعت چت کنیم . میدونم همه گرفتارن . حس و حال هیچ کس سر جاش نیس . اما دلم تنگ میشه دیگه . 

نظرات 4 + ارسال نظر
مریم چهارشنبه 21 شهریور 1403 ساعت 06:50

ساره جان صبحت بخیر من هم مثل شما بودم و هستم ولی الان کمتر شده چرا؟ به گفته مشاورم من مهرورز کامل هستم و دوست دارم تا سرحد نهایت به افراد چه خوب و چه بد کمک کنم در نتیجه به گفته ایشان سهل الوصول شده ام بنابراین افراد حالا چه فامیل و چه دوست و غیره فقط در زمان مشکل به من مراجعه میکردند و کارشان که تمام میشد من دیگه از یادها میرفتم تا مرحله بعدی تازه با این اوصاف همیشه از من طلبکار بودند و اگر زنگ هم میزدم که چرا یادم نمی کنید ادم بده ماجرا میشدم اما الان یادم گرفتم با عرض معذرت بپیچونم شان چون خودشان خواستند در اختیار کامل نباشم حتی برای برادرم و دیدم بهتر شده بیشتر سراغم میگیرند تازه به قول مشاورم هنوز برخورد زشت و بد باهاشون نکردم که بیشتر حساب ببرند: بنابراین مهرورز و در اختیار کامل نباش چون شما را کامل میشناسم.موفق باشی دختر مهربان و کوشا

وای مریم جان افسوس که تو چنین تله ای هستیم .
من خیلی سعی میکنم از این نقش فاصله بگیرم و خودمو تو زندگی شون کمرنگ کنم . تا حدی هم موفق بودم . اما بازم کار بسیاره

مهتا سه‌شنبه 20 شهریور 1403 ساعت 21:26

سلام
منم چند وقتی هست که خاموش میخونمت
یه جاهایی از زندگیت شبیه منه
امیدوارم آینده ی زیبایی در انتظارمون باشه

سلام مهتا جان خاموش عزیز
انشاالله بتونیم به آرامش برسیم

Lily سه‌شنبه 20 شهریور 1403 ساعت 18:17

همه همین جوریم

خانوم ف سه‌شنبه 20 شهریور 1403 ساعت 18:15

من به خودم گرفتم ولی :)

نه عزیزم اصلا به خودتون نگیرید
باور کنید منظورم شماها نبود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد