سال تحصیلی ۱۴۰۳ تا ۱۴۰۴

اول مهر و دوم مهر گذشت ، خوب بود . نسبت به شروع اولیه پارسال این شروع خیلی راحت تر بود . 

ولی متأسفانه بخاطر جابجایی یکی از همکارا تو لحظه آخر ، برنامه من به هم ریخت . فقط شنبه به همون شکل موند از ۷ تا یه رب به ۲ باید تو مدرسه باشم تقریبا ۷:۳۰ باید مدرسه باشم . اما یکشنبه دوشنبه برنامه م بین دو مدرسه جوری شد که باید از این مدرسه تو فاصله زنگ تفریح خودمو برسونم اون مدرسه . این مورد بین دو تا مدرسه یه چیز معموله که برای خیلی از همکاران مشترک چند پایه ای پیش اومده و میاد . دو تا مدرسه تو دو تا خیابون موازی قرار گرفتن که اگه بخوام برم تقریبا  تا برسم زنگ تفریح دیگه میخوره و استراحتی نداری و با استرس و عجله ای میری کلاس . هر سه روزم همینطور شده یا زنگ اول باید برم اونور یا برای زنگ آخر و کلا تا یه رب به دو هستم  . دو تا تایم وسط خالی هم تو همین سه روز پرتی تایم دارم که بمونم تو مدرسه . 

اون چهارشنبه هم که گفتم لازم نیس ۶ بیدار بشم ، حالا باید بیدار بشم اونم فقط برای یک تک زنگ تو ساعت اول . 


یعنی به من نیومده یه چیزی برام کامل خوش پیش بیاد . گفتم منو این همه خوشبختی؟  ولی حالا اینجور شد . و عادت میکنم قاعدتا . 

سرویس که هنوز اوکی نشده . فعلا یا با آژانس میرم یا دامادمون بعد اینکه خواهرزاده م برسونه منو میرسونه . 


و اما درمورد کارای خونه .

باورتون میشه فقط دو روز گذشته آخ مامانم و بقیه دراومده ؟ کاراش زیاد شده دست تنها . هم کارای خونه هم خواهر برادرم هم آشپزی.  

مشخصه بدون من کم میارن ، اما یکی نیس بگه وقتی تو نیستی خیلی لنگ میشیم . منم خب نمیتونم کارم رو ول کنم . واقعا اگه من ازدواج میکردم چه راه حلی پیدا میکردن ، همونو الان پیدا کنن اونم پاره وقت نه تمام وقت . 

نظرات 4 + ارسال نظر
هدهد چهارشنبه 4 مهر 1403 ساعت 03:11

سلام
توی اون تایمای خالی نمیشه کلاس خصوصی داشته باشی؟ یا کارای طراحیتو ببری و انجام بدی؟

سلام
نه هدهد جان چون معمولا شاگردای من صبح خودشون مدرسه هستن
طراحی هم نمیشه تو دفتر انجام بدم

مرضیه سه‌شنبه 3 مهر 1403 ساعت 18:54

اون روزی که باید بین دوتا مدرسه رفت و آمد داشته باشید، اگر یه همکار دیگه هم اینطوری هست، شاید بتونید با ماشین اون همکار برید که نخواین پیاده برین.

و البته قطعا واضحا به هر دو مدیر گفتید که چون ماشین ندارید و باید پیاده برید این مسافت را، پس امکانش هست که یه 10 دقیقه دیرتر برسید. و ازشون بخواین براتون چایی یا آب یا ... بیارن سر کلاس.

بله اتفاقا چک کردم که اگه بشه با یکی از همکارا برم ولی تا دیروز کسی نبود که با من تو این جابجایی ساعتش یکی باشه .
فکر کن یکی مون وارد میشه یکی خارج همون دم در دست میدیم
ولی اگه کسی باشه حتما باش میرم
پیاده هم که برم دیر نمیرسم اما خب دیگه آفتاب داغ و از تایم استراحتت میره .
چنین چیزی رو درنظر نمیگیرن که دیر برسی ، چون معمولا دیر نمیشه واقعا .
مرضیه جان عزیزم من مونده تا بخوام به اونا بگم چیزی برام آماده کنن ، خدایی هم تو محیط چنین چیزی ندیدم از کسی . همه خودشون تطابق میدن
من که کلا چای خور نیستم . بطری آبم هم همیشه بامه و هی پر میکنم میخورم .
مرسی

نینا سه‌شنبه 3 مهر 1403 ساعت 08:10

ساره جان سلام.اگه جا داشت کاش یه کم در مورد برنامه ات مقاومت میکردی که حداقل انقدر به هم نریزه.خونه شما وشرایط شما حتمن یه نیروی کمکی میخواد .نمیدونم چرا انقدر خانواده در برابرش مقاومت دارند؟یعنی مثلا ماهی ۴ـ۵تومان بین همه تقسیم بشه ضررش بیشتره یا این جسم و روح وروانی که از همتون مایه گذاشته میشه

سلام نینا جان ، والا به نماینده معلمان گفتم بنده خدا کلی ابراز شرمندگی کرد و از پارسال خدایی بم محبت و توجه داشته ، گفت ساره باورت نمیشه هرکار کردیم نشد برنامه ازین بهتر بشه ، گفت برا بعضیا خیلی خوب شد و بعضیا بد یا خیلی بد . و این بخاطر اینه که تعداد همکاران با مدارس مشترک زیاده . گفت تمام تلاشم کردم برنامه بهم نریزه اما نشد ، قسم میخورد که خیلی تو فکر برنامه من بوده .
درمورد نیروی کمکی ، متأسفانه با شرمندگی باید بگم اصلا نمیشه رو کمک اعضای خارج خونه حساب کرد حالا به دلایل منطقی یا حتی غیرمنطقی. اونا شرایط رو کامل میدونن و لازم نیس واقعا دست دراز کنیم پیش شون ، خودشون باید بفهمن . تا حدی هم ما میگیم هرکس مشکلات خودش رو داره و انگار نمیشه از کسی توقع داشت.

رها دوشنبه 2 مهر 1403 ساعت 22:29

امیدوارم به این نتیجه برسن یه کمکی بیارن

آمین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد