امروز تو مدرسه دوم دعوت بودیم برای روز زن ، پذیرایی شدیم با سمبوسه و سوسیس بندری و شیرینی تر ، فکر کنم این مناسبت ها تناسب مون رو بهم میزنه
البته من امروز همت کردم و ورزش رو شروع کردم . هورررراااا . خدا کنه بتونم ادامه ش بدم . امروز با ده دقیقه شروع کردم که مثل اون دفعه پاهام منقبض نشن و داغون بشم .
داشتم میگفتم تو مراسم ، مدیر بمون نفری یه قاب از یه صفحه از اشعار فردوسی هدیه دادن ، من اینو بیشتر از ماگ دوس داشتم . ما هم کارت هدیه ای که همه همکاران جمع کرده بودن به ایشون دادیم ، فضای امروز برام خوش تر بود .
همچنان از تکالیف طراحی استاد عقبم . درخواست تنفس به دلیل پیش رو بودن عید رد شد حالا کو تا عید .
همچنان طراحی سوالات عقب افتاده و باید تا آخر همین هفته تحویل بدم . گاهی استرس میگیرم .
این چند روز هم همش یه جوری پر شده و نتونستم سوالات طراحی کنم .
از حاجی قلمچی هم فعلا خبری نیس .
موندم اگه پشت گوش بندازن ، پلن بعدیم چی باشه .
همیشه به جشن و شادی
ممنونم
استرس خیلی بده
بله خیلی