برای پایان نوشت اردیبهشت، حرف خاصی نداشتم . همه چیز مثل همیشه سر شد ، با این تفاوت که طراحی نکردم و به جاش کتاب شروع کردم .
شروع خرداد رو به دوستان وبلاگی عزیزم که متولد خرداد هستن ، تبریک میگم . از خدا میخوام هرچی از زندگی میخواید ، براتون محقق بشه .
حرف خاصی برای نوشتن ندارم . فقط خواستم از اون پست اخیر فاصله بگیرم و بیشتر از این شما رو اذیت نکنم ..
میدونید چیه .... این مدت که مقداری از کارام مامانم میکنه و ظرف نشستم و صبح زود و بی جون ، مجبور نشدم زور بزنم برای بلند کردن خواهرم ، حس کردم منم آدمم، منم میتونم کمی سبک تر و بی دغدغه تر ، روزم رو شروع کنم . و مزه مراقبت و توجه رو بفهمم. البته تا الان فقط مامانم و خواهرم که هر روز میاد ، کمک رسوندن. اون خواهر اهوازی بیچاره مرتب زنگ میزنه و حرصم رو میخوره که دست به هیچ کاری نزن ، بذار اون خونه آتیش بگیره .
قدر سلامتی تون رو بدونید ...
:|
چی بگم... میدونی نظر من به نظر حبیبه تو پست قبلی نزدیکه. قبلانم گفتم. قبل از منم بقیه بهت گفتن.نمیکنی خودت. یعنی جارو کردن شده جزو باید های زندگیت. دِ آخه جارووو؟! والا به نظر من جارو کردن بی اهمیت ترین کار دنیا هست.خونه خودمو فقط وقتی میخاستم تحویل صابخونه بدم جارو کردم!
الان خاهر اهوازیتم همینو میگه که. گوش کن خوب.
چششششم. همینم شد جارو نکردم
دارم کم کم یاد میگیرم به حرف تون گوش بدم ببخشید منو
پسرمن خردادیه ولی فعلا یادش نمیاندازم که کلافم نکنه
خدارو شکر این مریضی نکات مثبتی هم داره ها تا کی قرار بود ادامه بدی قربون دهن اون خواهراهوازیت
همه چی درست میشه
تولدش مبارک باشه. میفهمم چه میگید خواهرزاده منم همینطور دیوونه مون میکنه
خردادت مبارک و شاد
باید به فکر خودت و سلامتیت باشی وگرنه بعدها سختیش را خودت باید بکشی
ممنونم.
