من اینجام روبروی این مانیتور . مانیتوری که راهی شده برای ارتباط با یه دنیای دیگه . صفحه ای که گذر زمان رو بی معنا میکنه و فاصله ها رو ازبین میبره.
اینجا نشسته ام بی حرف بی کلمه بی جمله .
فقط نشسته ام و ثانیه ها میروند بیخیال من ...
من دو حرفم میم و نون و دیگر هییییچ ...
من و دو روز زندگی که گویی دو هزار سال است طول کشیده ...
من و قلب کوچکم که نسبت به گذشته تندتر میتپد . شدت تپش به حدی ست که تنم را هم به لزره در می آورد .
دلم میسوزد برای این قلب کوچک اسیر در سینه ام که بی هوا میتپد و طوفانش سکون ندارد .
و دیگر هییییییییچ ...
سلام خانوومی:لبخند
قشنگ نوشتی حرف دلتو.
همین که تصمیم گرفتی چیزایی که ناراحتت میکنه رو اینجا ننویسی نشونه ی خوبیه.نشون میده که دوست داری یه تغیراتی ایجاد کنی.هرچند کم.
انشاالله این هفته برات هفته ی خوبی باشه و خداوند بهترین ها رو برات رقم بزنه...
سلام عزیزم شما خوبی . ممنونم . بله سعی میکنم باید دید چقدر دووم میارم.
به جای اینکه دل بسوزونی به سمت چیزهایی که میخوای قدم بردار
قدم های اول همیشه سخت ترین قدم ها هستند