از اینکه اصلا فرصت ورزش کردن برام نمیمونه ناراحتم . حتی نگران وزن کشی این ماه هستم چون ورزش نداشتم . نمیدونم فشار کار مدرسه چقدر میتونه رو چربی سوزی تاثیر بذاره ، شاید اصلا نذاره . اما گاهی به حدی احساس فشار و ضعف میکنم که حس میکنم دیگه نای گفتم حتی یه کلمه رو ندارم . کم کم دارم نشانه های پیری رو در خودم میبینم . کاش آدما پیر نمیشدن .
خیلی ها متوجه کاهش وزن و لاغریم شدن . حتی گفتن دیگه خیلی کوچولو شدی دست نگه دار . الان خیلی خوب شدم ولی میخوام کنترل رو ادامه بدم . شاید نه به اون جدیت ولی با رعایت موارد سلامتی و مقدار درست .
امشب نشستم همه طراحی های این هفته رو انجام دادم .
برای فردا باید زمان بیشتری برای طراحی سوال بذارم .
دو سه روزی هست هوا اینجا بهشت شده . سر ایستگاه گاها سردم میشه . البته هنوز خیلی مونده تا سرما . اما خنکی دلنشینی داره . یعنی از یه روز گرم و شرجی حدودا ۴۰ درجه رفتیم به یه روز خنک و پاییزی ۱۸ درجه . البته میگن تا یه هفته اینجوره بعد دوباره گرم میشه . امیدوارم پیش بینی اشتباه باشه و دیگه گرم نشه .
ساره جان
نیت کرده ام سیریش بشم. گیر بدم بهت
چرا؟
بخاطر کامنتم برای پست قبل و پاسخت
چرا حالا؟
چون خودم خیلی شبیه تو هستم در استدلال کردن برای رد کردن پیشتهادهایی که حل مسئله کامل نیستند، نوید میدهند برای تسهیل شرایط، اما روتین را میخواهد تغییر بدهد و اینرسی بالایی دارم برای تحمل روتین دردناک ، و مقاومت بالاتری دارم برای راه حلی که شرایط را کامل درست نمی کند اما ممکنه بهتر کند
پس میبینی که خودم اینکاره ام دختر
اینکه برادرجان نمیتواند وزن فلاسک را تحمل کند، راه حل دارد: لیوان های بزرگ دردار که مثل فلاسک یک نفره است. برخی شان لازم نیست از اون فلاسک یک نفره در لیوان بریزند، میتواند با چرخاندن در آن نوش جان کند، اگر پیچاندن در برای ایشان سخت باشد، در حالت درب باز برایشان روی سفره بگذار
لقمه های نان و پنیر را مبتوانید با بقیه مخلفات لای یک کیسه گذاشت، تا نرم بماند.
ساندویچ همبرگر و یا خود همبرگر را میتوان در ظرف غذایی که گرم نگه می دارد گذاشت. مدلی از ظرف غذا انتخاب کرد که باز کردن قفلش راحت باشد برایشان، یا در حالت باز بودن قفل روی سفره گذاشت
برای نیمرو پیشنهادی ندارم، ولی میشه تخم مرغ آب پز را جایگزبن کرد
اینکهسفره جلوی دست و پای بقیه اعضای خانه است هم میتونه تبدیل به چالش آنها شود تا خودشان راه حل برایش پیدا کنند یا باهاش کنار بیایند
میدونم گیر دادنم روی اعصابت خواهد بدد. شرمنده
ولی اگر این کار را الان نکنی، ۵ سال دیگر همه چیز سخت تر و گسترده تر میشود برایت. تجربه اش کرده ام که میگویم
ببخش که اذیتت میکنم اینطوری
شیرین جان ممنونم از وقتی که برای کمکم میذاری
بعضی از بخش های کامنتت اجرایی هستن و سعی میکنم امتحان کنم اما درکل دافعه اطرافیان زیاد هست و تغییر رو به سختی میپذیرن و نهایتا میگه اون فکر حال خودشه و استراحتش
چرا باید لقمه هام پیچیده بشه از کجا میدونه من چقدر میخوام یا چطور میخوام ، میخوام خودم لقمه هام بگیرم .
و عاجز نباشه از یه شامی که برام میذاره
خیلی چیزها گفتنی نیس شیرین جان
وگرنه واقعا گذاشتن شام به این شکلی که میگی سخت نیس و حتی برای اون هم نباید جای اعتراض باقی بذاره
هوای خوب واقعا چند جون به جون آدم اضافه میکنه
من خیلی گرمایی هستم و بخاطر همین با اینکه تجربه گرمای جنوب رو ندارم ، میتونم تجسم کنم چقدر سخت میتونه باشه
البته که تهران هم خیلی گرم شده سالها، و اصلا خبری از زمستان های کودکی و پاییزهای پر باران نیست متاسفانه
من عاشق این هوام
عاشق بیرون رفتن و قدم زدن
دوس دارم صبونه و ناهار و شام بیرون تو طبیعت بخورم