یه عید دیگه و یه تعطیلات نوروزی دیگه تموم شد .
خیلی سریع و شلوغ پلوغ ، استراحت و تفریح زیادی هم نداشتم .
امروز نشستم پای ته مونده طراحی هام و تمومش کردم . مقنعه های شسته رو اتو کردم . کیف مدرسه رو ردیف کردم . کمی ریخت و پاش جمع و جور کردم . سفره هفت سین رو جمع کردم . و فردا میرم که کار و روتین همیشگی رو شروع و ادامه بدم .
امیدوارم امسال هم بتونم مثل پارسال و بهتر از اون تغییرات مثبت زیادی در زندگیم ایجاد کنم .
دو روز پیش دختر دایی که از کانادا بعد شش سال اومده بود ، با دایی بمون سر زدن . چقدر از دیدن هم خوشحال شدیم . دایی چقدر دلش گرفته بودن که دخترش باز دو روز دیگه داره میره . دیروز پرواز داشت . برای خواهرم یه ست بلوز شلوار ، برای من یه رژ کلینیک آورده بود . ما هم کادوهاش از قبل آماده کرده بودیم ، من براش یه کیف خریدم و خواهرم یه پیراهن و کتاب بش کادو داد . به امید دیدارهای بیشتر ...
ساره رو دارم کوک میکنم برای فردا ساعت ۶ صبح
همیشه خوب و مهربونی و پر از انرژی
مرسی عزیییزم خودت خوبی که منو خوب میبینی