فکر میکردم سفارش دومم زودتر تموم نشه اما دیرتر هم تموم نمیشه ، ولی امروزم تموم نشد و یه هفته گذشت ، درست هنوز وقت دارم اما همیشه دلم میخواد کار هنری رو زود آخرش رو ببینم و ذوق کنم . دو هفته ست پیاده روی هم نرفتم از ذوقم به کار . حالام عجله نیس ، اگرم طبق زمانبندی من پیش نرفت مشکلی نیس .  


تکلیف دکتر رو انجام دادم اما هنوز جلسه جدید نگرفتم . نوشتن تکلیف هم خوب بود هم بد بود ، خوب بود چون حس کردم دارم خشمم رو برون ریزی میکنم البته خشمی که حدود ۵  ماه پیش درونم غُل میزد و حالا خبری ازش نیس ، بد بود چون مجبور شدم به اون روزا و اون همه خشم برگردم و مرور کنم و جوری از خودم بدم بیاد و یا حتی احساس گناه و عذاب وجدان  کنم . 

درکل به نظرم تکلیف مفیدی بود . 

تو مشاوره اول دکتر ازم پرسید  تو چطور تا حالا دیوونه نشدی ، چطور خودکشی نکردی ؟ و من براش توضیح دادم که چند اقدام مسخره خودکشی  کردم ولی درنهایت عرضه نداشتم ،  دیوونه هم نشدم  ، چون خیلی وقت ها تا مرز جنون رفتم و برگشتم . یعنی این جمله رو بدون اغراق میگم تا جنون رفتم  و برگشتم . گاهی حس میکنم نرسیدن من به اون نقاط ، فقط بخاطر مثلا قدرت من نبوده ، بلکه بخاطر موندن برای خانواده  م بوده ، انگار خودم خیلی حساب نشدم ، نمیدونم شایدم برداشت من درست نیس  .  


وضع اینترنت و استفاده  از وی پی ان ها واقعا عصبی م کرده ، یعنی پیش میاد دو روز هم نتونم به جایی وصل بشم . چه وضعی ساختن برامون .



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد