خواهرم از بیمارستان مرخص شد همین دیروز . ولی فعلا توان راه رفتن نداره و با ویلچر آوردنش خونه . باید فیزیوتراپی بره . ظاهرا اوضاعش خیلی بدتر از ۳۰ درصد درگیری ریه بوده . آمارش از طریق یه آشنا تو بیمارستان دراوردیم و گفته بودن که وضع ریه ش خیلی بد بوده و کلا سفید شده .
چقدر ما این مدت اذیت شدیم. ولی هنوز هم که هنوزه خانواده و بچههاش اونجور که باید رعایت نمیکنن و همش دور هم هستن . آخه به اینا چی بگی . خودشون قوی بودن خوب شدن و ضربه محکم رو خواهر ما خورد . خودشون هم این مدت اذیت بودن چقدر ولی نمیدونم چرا کله شقی میکنن .
حرف بیشتری برای گفتن و نوشتن ندارم فعلا .
صبح ها یا کار خونه یا بیکار . حتی تو سوشال مدیاها زیاد آنلاین نمیشم .
دلم به کار طراحی هم نمیره .
ولی امروز رو با تمرین های مدیتیشن شروع کردم . کمی بهترم که اومدم اینجا .
بیا. دلم برات تنگ شده.
خواهرت بهتره؟ آقا من از یه پزشک در مورد زخم بستر پرسیدم. گفت حتما حتما باید پرستار بیاد خونشون و زخم را ترمیم کنه. زخم بستر مثل کوه یخ هست. ظاهرش کوچیکه. ولی عمق زیادی داره.
ای جونم منم دلم تنگ شده عزیزم
خواهرم فعلا تو خونه درحال سعی به بلند شدن هست تا کمی که بتونه بره فیزیوتراپی.
راجب زخم بستر این خواهرم ، فعلا پماد زخم و ضدعفونی تا حدی جواب داده .
ممنونم که اینقدر فکرم هستی و مسائل من یادت نمیره تو خودت گرفتاری قربونت
خداکمک کنه مریضی ومریض داری خیلی سخته
بله
الهی خدا به همه مون کمک کنه
الحمدلله که اومدن خونه. گاهی همه شرایط توی کنترل ما نیست. بسپارید به خدا. گرچه میدونم بالاخره خودمون باید قدمهای صحیح برداریم بعد از خدا کمک بگیریم...بازم شکر که برگشتن. شاید همین حال و هوای خونه بهشون انرژی مضاعف بده...
مرسی غزل سپید عزیزم . الهی همه مریض ها شفا یابند و همه دل ها شاد باشه
سلام


خدا رو شکر، ان شاءالله به زودی رو به راه بشن.
خودتون بهترین؟ این روزها تقریبا حال و روز همه در نوسانه. یه روز انگار کاملا تسلیم شرایطیم ، یه روز هم میزنیم زیر کاسه کوزه همه چیز و و افسرده می شیم.
ان شاءالله با واکسن زدن، اوضاع تثبیت بشه.
سلام عزیزم
ممنونم. منم درحال بازسازی ...
افسردگی بدی بود واقعا حس کردم دیگه تموم شدم . حتی از غذا خوردن افتادم . ولی بازم باید برگردم به حالت عادی
تندرست باشی عزیزم
انشاالله واکسن اوکی بشه