صبح تون بخیر . امیدوارم که با یه حال خوب از خواب بیدار بشید .
با یه حالی کاملا متفاوت از حال من .
به قول زن عموم هر روز صبح که چشمام باز میکنم برای تشکر از خدا براش بوس خارجی میفرستم . بوس خارجی چیه !!! همون که کف دست بوس میکنید و فوت میکنید تو هوا
من که ازین بوس ها نمیفرستم. راستش این مدت با خدا دعوا هم زیاد میکنم چه برسه به بوس خارجی .
دیشب با یه جمله تلخ و چند تا قطره اشک و آه من تموم شد .
در طول شب هم خیلی نخوابیدم. صبح زود بلند شدم چای درست کردم و رفتم نونوایی. .. از وقتی مامانم خونه نشین شد نون گرم دم صبونه نخوردیم. هیچ کس هم تکون نخورد . چون آقا نبود ، من رفتم سنگک گرفتم و اومدم . هوا خیلی خوب شد . یه جوری که لازم شد دستام تو جیبم بذارم و راه برم . میگم یه جوری ، چون تا هوا یخ نشه من نمیگم سرد شده . چون عاشق زمستون و سرما و بارونم. نون گرفتم و اومدم صبونه مامانم دادم . مامانم گفت رفتییییی نونوایییییی!!!
بعدش که خواهرم بیدار بود ، گفتم ما که خواب نیستیم بذار کارات کنم به نون گرم برسیم . و کاراش کردم و صبونه خوردیم .
کمی آشپزخانه جمع و جور کردم و آب خوردن آماده کردم . داداشام که هنوز خوابن. اونا بیدار بشن هم یکی یکی صبونه شون جدا میدم . اون یکی هم که حمام میره براش از همون اول صبح لباس گذاشتم تو حمام تا بیدار بشه و بره . دربیاد هم باید سشوار بذارم براش و لباساش جمع کنم برای شستن . این کار حمام داداشم کار مامانم بود که وقتی اون معاف میشه من انجام میدم .
امروز نمیخوام برم یوگا . چون به سختی خودم رو میخوام با جو کلاس یکی کنم هی میخوام که نرم . بی نظمی همیشگی مربی هم که هنوز اعصاب خورد کن هست . کارا میکنم ولی به جای یوگا باید برم بازار یه سری خرید دارم . مثلا برا مانتوم که پیش خیاط ، باید قیطون بخرم . یه شلوار لی دمپا میخوام که اگه گیرم بیاد بخرم .
میرم هوای تازه به این کله همیشه داغم بخوره شاید خنک بشه .
درونم میگه از امروز بیشتر سکوت کنم و کمتر اعتراض. آخه اعتراض های من چیزی رو عوض نکرده . فقط درگیری م رو با خودم و اطرافیان بیشتر و بیشتر کرده .
خیلی بدم میاد از گفتن این جمله ... اما انگار چاره ای برای یه سری از آدما نیست. باید به چیزی که هستن قانع باشن و نجنگن.
وقتی خدا برات خوشی نخواد ، خودتو بکشی چیزی عوض نمیشه .
منم شما رو دوس دارم. ممنون. چرا ناراحتی دوست من
راهت را عوض کن
بن بست وجود نداره
راه آسمان همیشه بازه
عزیزدلم... یکی یکی مسئولیت های کوچکتر را از دوشت بردار... مطمئنم یه سری چیز هست که الکی داری به دوش میکشی... بقیه راحت تر هستند که تو کارهاشون را انجام بدی ولی با کمی مشقت یه سری کارها را میتونن خودشون انجام بدن... خودت را کمی آزادتر کن... اولش براشون سخته... اما یواش یواش بهتر میشه اوضاع... نگاه دقیق کن میبینی که میشه
سعی میکنم . همش دارم سعی میکنم
سلام
صبح بخیر سحر خیز بانو
نون گرم نوش جانتون
من میدونم که نظر دادن برای زندگی دیگران کار خیلی درستی نیست، اما گاهی یه کلمه شاید تو زندگی به درد بخوره... عزیزدلم داداشت که بچه کوچولو نیست که بساط لباس و سشوارش را شما آماده و جمع و جور کنی... مامان انجام نمیدن که حتما تو نباید به دوش بکشی... خب خودش انجام بده... سختشون هست... خب اشکال نداره چرا همش تو سختت باشه...
خریدای امروز گوارای وجودت
بیشتر مراقب خودت باش
هرکاری دوست داری را حتما انجام بده
و هیچ کاری را زوری انجام نده
در ضمن .... اعتراض اولش اعصاب خرد میکنه بعد یواش یواش اثر میکنه
دست از اعتراض برندار
سلام عزیزم. من هنوز خونه م . چون داداشم از حموم درنیومده. این داداشم مشکل داره خب خودش نمیتونه لباسش ببره یا جمع کنه .
تا الان که موندم ،نمیدونم جور بشه برم بازار یا نه .
مسلما که نمیتونم اعتراض رو صدرصد قطع کنم اما دیگه از راهی که میرم به بن بست میخورم