یکی از دوستام پیام احوالپرسی داد و گفتم بیام کمی بنویسم . یکی از دوستان وبلاگی ایشون بر اثر کرونا فوت شدن و فکر کنم نگران من شده بود .
من در تلاشم که خوب باشم و همچنان از کاری به کاری .
تمرین های طراحی م فشرده لابلای کارام انجام میدم . ولی تا همین حالا که دارم باتون حرف میزنم یه مقدار عقبم و همین استرسی و عصبی م میکنه .
دلم نمیخواد کار هُل هُلکی انجام بدم . فردا باید تکلیف بفرستم تا ۱۲ ظهر وقت دارم . باوجود خستگی هام دیشب و پریشب نشستم پای کار . اما امشب داغونم . مشکل کاری تو آموزشگاه داشتم . و الان حتی حس مریضی میکنم . میخوام بعد این پست بخوابم و دیگه چیزی چک نکنم .
دور چشمام چند وقتیه زیاد پف میکنه و فکر کنم وقتش شده این بار برم آزمایش بدم ببینم چه خبره . چشمام مرتب خسته هستن و نمیتونم مصرف گوشی رو کمتر کنم ، با اینکه زمان کمتری رو سعی میکنم تو گوشی برای شخص خودم سر کنم .
من فقط به طراحی کردن دل خوشم و لذت میبرم . تنها کاری که منو از دردها غافل میکنه حتی موقت .
اما این روش کار جدید ، دقت بالایی میخواد و از صفر تا صد کار با مداد انجام میشه نه قلمو ، برای همین فشار بیشتری به چشمام میاد .
مراقب خودتون باشید دوستای من.
تو هم مواظب خودت باش ساره جان. کار خوبی میکنی که میخوای آزمایش بدی. امیدوارم چیز مهمی نباشه و فقط از خستگی باشه.

ممنونم ترانه جان عزیزم