برای دنیای دوست داشتنی

چون شک داشتم کامنتت تایید نکردم . گفتن یه چیزایی رو هم ترجیح میدادم میشد خصوصی بگم اما آدرس نداشتم .

نمیدونم کجایی و دقیقا مشکلت چیه . امیدوارم که از پسش بربیای و مطمئنم که بر میای .

شما نصف راه رو رفتی اونم مستقل شدنه. 

اما من به دلایل زییییاد که یکیش مراقبت از خواهر برادرمه نمیتونم برم . نمیتونم چیزی رو عوض کنم . پام گیره . پام گیر دل و احساس مسئولیت و وجدانمه. 

آقا هم اصلا قابل مذاکره و تفاهم نیس. همه راهها رو یه عمر من و خواهر برادرهای قبل تر باش رفتن جواب نداده . حرف اینه که اون اصلا نمیخوااااااد امتیاز بده . نمیخواد قبول کنه که تو هم آدمی و حق یه چیزایی رو داری .

من مرتب از دوست و آشنا حرفایی میگیرم که بم میگن بیخیالش شو . بم میگن به جور دیگه زندگی عادتش بده . اما من واقعا نمیتونم نه که نخوام . برای ایجاد یه تغییر کوچیک تو حال و شرایط خودم مجبور میشم چند نفر دیگه رو گرفتار کنم و دوس ندارم کسی بخاطرم اذیت بشه .

چند روز پیش اون داداشم رفته بود جایی کار داشت و گوشیش جا گذاشته بود.  نگرانی ما که به جاش چون دیر کرده بود و ما هیچ دسترسی بش نداشتیم رفته بود یه شهر دیگه . ایشون هر چی از دهنش دراومد بار ما که تو خونه بودیم کرد . زشت ترین حرفها از من گرفته تا اون دو تا بیچاره و مامانم .... دیگه بماند که چه گفت . ولی حرفم سر اینه که حتی اگه تو این خونه یه پسر بخواد بره دنبال یه کار باید جنگی و معرکه ای به پا بشه . چه برسه به من که مثلا بخوام هزار تغییر ریز و درشت در خودم و شرایطم ایجاد کنم .

مثلا تو ظاهرم ، فرضا اصلاح کنم وااای چه جنگی میشه . یا برم خونه دوستام ، برم بازار ، برم پارک و سینما . من دکتر هم دزدکی میرم آقاجون باورتون میشه آیا؟ پس دیگه هیچی نگم بهتره چون واقعا ضایعه. ..

چیزی عوض نمیشه

هنوزم خودمو مشغول طرح دومم کردم یه جلسه دیگه کلاسم تموم میشه . البته زمان بندی و شرایط مالی رو کمی مدیریت کنم حتما ادامه میدم .  هر وقت تموم شد کار نهایی رو اینجا میذارم . هنوز کلاسام شروع نشده .

ناراحت و شاکی م  ازش. هی تکه میزنه بم . جوابش نمیدم چون فایده نداره دیگه .

شماها کجایید دوستان خبری ازتون نیس . امیدوارم حالتون خوب باشه.

من بهترم

کلاس نقاشی که میرم حس و حالم خیلی بهتره . هوا کمی خنک تر شده منم حالم بهتره .

هنوز کلاسام شروع نشده. 

این روزا گاهی حس میکنم وقت کم میارم . چون باید رو نقاشی م هم کار کنم . و فقط تو یه شرایط خاص . امروز نرفتم چون نرسیدم اصلا رو طرح جدید کاری کنم .

امیدوارم دوستان گلم هم خوب باشند .

مهر

سلام به همه دوستان بسیار عزیز خودم .

دوستانی که قسمت بزرگی از قلبم رو پر کردن و همیشه کنارم بودن .

اول مهر حال خوبی دارم .

خوش به حال بچه مدرسه ای ها و یادش بخیر.

امروز زیاد کار دارم . باید جارو کنم و بشینم کارای تکمیلی نقاشی م آماده کنم که بعدظهر که میرم دیگه تموم شده باشه که طرح جدید کار کنم .

این ماه باید یه چکاپ خون انجام بدم که حتما باید این هفته که هنوز کلاسام شروع نشده برم دنبالش. و همچنین یه دندون تعمیری دارم که باید به دادش برسم .

براتون ماه مهر پر از مهربونی آرزو میکنم. 

برم که خیلی کار دارم .