تا حالا چیز با ارزشی داشتید ، مثلا یه کیف ، یه تی شرت ، یه شال یا روسری، یه کتاب ، یه جا حلقه ای، یه جعبه چوبی یا مثلا یه جعبه مدادرنگی، که وقتی تو دست میگیرید، یا اونو باز میکنید حس میکنید عیییین یه جادو ، ازش قاصدک و پروانه بزنه بیرون . تا درش رو باز کنید یه اسم خیلی عزیز و یه خاطره شیرین ، کل وجودت رو فرا میگیره و انگار اطرافت پر میشه از قاصدک و پروانه. یه عطر ملایم که نفس تون رو تازه میکنه . من هربار این جعبه رو باز میکنم دقیقا همین حس ها رو تجربه میکنم . یعنی مطمئنم تا سالیان سال ، این جعبه برای من پر از جادوی محبت . انگار وقتی بازش میکنم ، پنجره ای رو به اون شخص باز کردم و دارم باش حرف میزنم . باور کنید تا حالا نشده جعبه باز بشه و من دعا کنان، مست اون محبت نشم . حتی اگه اونقدر مدادهای توش کوچیک و کوچیک بشن باز هم ، فرقی نمیکنه .
نه راستش هرچی فکر کردم همچین چیزی ندارم. ولی بعضی آهنگها چرا. چون اون موقعی که گوش میدادم حس خوبی داشتم الانم که میشنوم یاد اون حس میفتم. با بو خیلی شدیدتره ولی خب بندرت پیش میاد
قربونت
معمولا هدایا این حس را میدن خصوصا از کسی گرفته باشی که حس خوبی بهش داشتی و باهاش خاطره داشته باشی.
حتی گاهی شنیدن یا دیدن یه عدد منو به سالها قبل میبره یا به آینده پرت میکنه که مثلا در فلان سال من چه خواهم شد؟ .
یادمه سالها پیش بزرگترا از خاطرات 20 یا 30 سال پیششون میگفتن ، من که سنم کم بود ، میگفتم اینا چقدر بزرگن که مثلا 20 سال پیش رفتن شمال و خاطره دارن.
البته این خاطره مربوط به 20 سال پیش من میباشد !
بهرحال هرکسی یه جوری و با یه چیزی خاطره میسازه . مهم اینه که واقعا یه خاطره خوش و ارزشمند داشته باشیم که روح مون تازه بشه
خوشا به حال کسایی که لینک من هستند از غم دوجهان کشککی جستند گرچه از دست بی اف و جی افهای خود خستند ولی دل به وب با حال من بستند دست و روی خو را بشستند شبانه روز تو وب من نشستند گرتو هم خواهی ببینی روی آسایش و خوشی را حرف الکی نزن و لینک بکن سارای موش موشی را منتظر جواب لینکت هستم پیشاپیش از خرید رژ لب و پنکک مست مستم
دلم خواست بچه بودیم به خواهرام همیشه ارزوی داشتن اینارو داشتیم بزرگ شدم یادم رفت خواهرم برای پسرم خرید ولی پسرها زیاد اهمیت نمیدن چون نداشتم حسرتش رو میخورم
میفهمم هم سن و سال های ما تو حسرت رشد کردن
عاشق بوی این مدادهام