برای بار سوم تو این فصل مریض شدم . از بس سرفه میکنم جونم دراومده. دکتر رفتن سری قبل فقط یه هفته تاثیر داشت . بازم دارو خوردم ولی اونقدر سرفه میکنم که تو سرم درد حس میکنم . سر کلاس حرف میزنم و سرفه میکنم .
الان خیلی خسته و کوفته م . شام هم نخوردم . دوس دارم فقط بخوابم .
دیروز عصر بخاطر نبودن آقا به خیر گذشت. تونستم کلی از وقتم استفاده کنم . چند تا طرح ابرو کشیدم و برای استادم فرستادم و خدا را شکر با حداقل ایراد تاییدشون کرد . کلی کار کردم و کتاب خوندم . امروز ظهر دیگه تونستم کتاب من پیش از تو رو تموم کنم . آخرش خیلی ناراحتم کرد . دلم میخواست پسر داستان زنده بمونه و کنار دختر عاشقی کنه . از ظهر تا حالا حس میکنم از یه جای دوری برگشتم که اونجا کسی رو از دست دادم و جا گذاشتم. خیلی حسم با کتاب پیش رفت . خیلی دلم سوخت .
یه نوبت کوتاهی مو برای این هفته و یه نوبت متخصص زنان هم برای این هفته گرفتم که مشکلات هورمونی م چک بشه . نوبت دکتر افتاد برای فردا ساعت 5 و ناچار شدم مرخصی ساعتی بگیرم .
آخر سال همیشه همه چیز به هم میریزه.
خیلی کوفته م . دلم یه ماساژ پر انرژی و محبت میخواد .
برم اگه بشه همین الان بخوابم .
اسپری بکلکس
یا بکلومتازون
ممنونم
مراقب خودت باش دختر جان
خیلی کار خوبی کردی که نوبت دکتر گرفتی
اینطوری خیالت راحت میشه
و چقدر کوتاهی مو کیف داره
وقتی نوک موها نو و تازه میشن انگار یه حس خوبی به آدم منتقل میکنن
پیشاپیش تبریک میگم
ممنونم عزیزم. آره حس خوبی داره .
خواهر منم یه مدت تا حرف میزد سرفش میگرفت دکتر یه اسپری بهش داد خوب شد.حالا تو رختخابم حال ندارم پاشم ببینم اسمش چیه فردا نگا میکنم میگمت.بدون نسخه هم میدن فکنم.بی ضرره.
من پستات میخونما.اون رمز دارو هم خوندم.چون نمیدونم چی بگم هیچی نمیگم :| وبلاگ خودمم میرم میبینم کامنت گزاشتی.میخام یچی بنویسم نمیتونم.نوشتنم نمیاد.
تحصیلاتم دوم دبیرستان.سال 79 80 ترک تحصیل کردم.
ممنونم به هرحال محبتت رسید .